پایبندی به مبانی و ارزشهای انقلاب اسلامی، هدفگیری مستمر آرمانها و حساسیت در برابر استکبار جهانی و عدم تبعیت از آمریکا و دیگر دشمنان سرسخت نظام جمهوری اسلامی ایران و تقوای دینی و سیاسی از شاخصههای اصلی انقلابیگری است.
حجتاسلام والمسلمین علی شیرازی نماینده ولی فقیه در نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در یادداشتی با عنوان «جهاد کبیر؛ دوریگزینی از آمریکا» نوشت:
واژه جهاد و مشتقات آن 35 بار در قرآن به کار رفته است. جهاد در لغت به معنای تلاش کردن و به کار گرفتن نیرو و توان خویش برای تحقق بخشیدن به یک هدف میباشد لکن چون از باب مفاعله است، معمولاً در مواردی به کار میرود که نوعی همکاری، تقابل و رقابت در آن وجود دارد. بنابراین در جهاد معمولاً طرف دیگری هم در کار است و دو طرف در برابر هم صف آرایی کرده، هر یک برای دستیابی به هدف خویش و پیروزی بر دیگری به فعالیت میپردازد و هر چه در توان دارد به کار میگیرد.
جهاد در دین مبین اسلام به دو قسمت تقسیم میشود: جهاد اصغر و جهاد اکبر.
جهاد اکبر همان جهاد با نفس است؛ چنانچه پیامبر اعظم اسلام (ص) در استقبال از مجاهدین فرمودند: «مَرْحَبا بقَومٍ قَضَوُا الجِهادَ الأصْغَرَ و بَقِیَ علَیهِمُ الجِهادُ الأکْبَرُ. فقیلَ: یا رسولَ اللّه، و ما الجِهادُ الأکْبَرُ؟ قالَ: جِهادُ النَّفْس؛ مرحبا به گروهی که جهاد اصغر را انجام دادند و تکلیف جهاد اکبر همچنان بر دوش آنهاست... آنان گفتند: یا رسولالله جهاد اکبر چیست؟ فرمود: جهاد با نفس». (1)
نفس در روایات به عنوان دشمنترین دشمنان معرفی شده است؛ چه اینکه نبی مکرم اسلام (ص) میفرمایند: «أَعْدَی عَدُوِّکَ نَفْسُکَ الَّتِی بَیْنَ جَنْبَیْکَ؛ دشمنترین دشمن نفس توست که بین دو پهلوی تو قرار دارد». (2)
امام خمینی (ره) در تفسیر سوره حمد میفرمایند: «جهاد با نفس جهاد اکبر است. همه جهادهای دنیا، تابع این جهادند. اگر این جهاد را موفق شدیم، هر جهادی بکنیم جهاد الهی است. اگر اینجا موفق نشدیم، همهاش شیطانی است». (3)
معظم له در همان تفسیر و در تبیین آیه «مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِراً إِلَی اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَی اللَّه» (4) میفرمایند:
«یک احتمال این است که این هجرت، هجرت از خدا به خود باشد. بیت نفس خود انسان باشد، طایفهای هستند که خارج شدند، هجرت کردند از بیتشان، از این بیت ظلمانی، از این نفسانیات، مُهاجِراً إِلَی اللَّهِ وَ رَسُولِهِ؛ تا رسیدند به آنجایی که اَدْرِکْهُ الْمَوْتُ؛ به مرتبهای رسیدند که دیگر از خود چیزی نیستند، موت مطلق و اجرشان هم عَلَی الله است، اجر دیگری در کار نیست، دیگر بهشت مطرح نیست، دیگر تنعمات مطرح نیست، فقط الله است». (6)
این جهاد اگر نباشد، جهادهای دیگر هم نیست، جهاد اصغر هم نیست. برای همین ما جهاد اکبر را اول مطرح کردیم.
دومین مرتبه جهاد در دین مبین اسلام، جهاد اصغر است. یک نوع از این جهاد، جهاد نظامی است. جهاد اقتصادی، جهاد فرهنگی و جهاد سیاسی هم زیر مجموعه جهاد اصغرند. جهاد کبیر را نیز نوعی از جهاد اصغر به حساب میآورند.
امام خامنهای در تبیین جهاد اکبر میفرمایند: «جهاد اصغر، مجاهدت با دشمن است، منتها در بین جهاد اصغر یک جهاد هست که خدای متعال آن را "جهاد کبیر" نام نهاده که آن همین است. "جهاد کبیر" یعنی چه؟ یعنی اطاعت نکردن از دشمن، از کافر؛ از خصمی که در میدان مبارزه با تو قرار گرفته اطاعت نکن. اطاعت یعنی چه؟ یعنی تبعیت؛ تبعیت نکن. تبعیّت نکردن در کجا؟ در میدانهای مختلف؛ تبعیت در میدان سیاست، در میدان اقتصاد، در میدان فرهنگ، در میدان هنر. در میدانهای مختلف از دشمن تبعیت نکن». (7)
خداوند در آیه 52 سوره فرقان میفرمایند: «فَلا تُطِعِ الکافِرینَ وَ جاهِدهُم بِه جِهادًا کَبیرًا؛ از کافران تبعیت نکن و به وسیله عدم تبعیت با آنان جهاد بزرگی بنما».
حضرت امام خامنهای در جای دیگری میفرمایند: «فَلا تُطِعِ الکافِرینَ وَ جاهِدهُم بِه؛ یعنی "بعدم الاطاعة"، عدمالاطاعه یعنی آن مصدری که فعل از آن انشقاق پیدا میکند و مستتر در آن فعل است؛ فَلا تُطِعِ الکافرینَ وَ جاهِدهُم بِه، یعنی به این عدمالاطاعه، جِهادًا کَبیرًا؛ پس عدمالاطاعه شد جهاد کبیر». (8)
مرحوم فیض کاشانی در تفسیر الاصفی فی تفسیر القرآن، کاشانی در تفسیر المعین، سید محمد ابراهیم بروجردی در تفسیر جامع، صاحب تفسیر شریف لاهیجی و مرحوم سبزواری در الجدید فی تفسیر القرآن المجید نیز مراد از "به" را، به معنای عدم الاطاعه تفسیر کرده و جهاد کبیر را به معنای عدم تبعیت معنا میکنند.
در مکه پس از به قدرت رسیدن مسلمانان، کافران با خدعه و نیرنگ قصد داشتند پیامبر اسلام (ص) را به تبعیت از خود وادار کنند. در چنین شرایطی خداوند بزرگ به پیامبرش امر کرد: «و لا تُطِعِ الْکافِرینَ وَ الْمُنافِقینَ؛ از کافران و منافقان تبعیت نکن». (9)
در مکه جنگ نظامی مطرح نبود. تمامی آیات جهاد نظامی، پس از هجرت فرود آمد. این فرمان، فرمان جهاد کبیر است. چه اینکه در سوره فرقان میآورد: «فَلا تُطِعِ الکافِرینَ وَ جاهِدهُم بِه جِهادًا کَبیرًا؛ از کافران تبعیت نکن و به وسیله عدم تبعیت با آنان جهاد بزرگی بنما».
این کفار یک سرپرست و ولی ای دارند که او طاغوت است. وَالَّذینَ کَفَروا أَولِیاؤُهُمُ الطّاغوتُ، کسانی که کافر شدند اولیای آنها طاغوت است. (10)
وقتی امر به عدم تبعیت از کفار شدیم، قطعاً از پیروی طاغوت نیز منع شدهایم. چه اینکه خداوند در آیه 60 سوره نساء میفرمایند: «یُریدُونَ أَنْ یَتَحاکَمُوا إِلَی الطَّاغُوتِ وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ یَکْفُرُوا بِهِ؛ میخواهند برای داوری نزد طاغوت و حکام باطل بروند، با اینکه به آنها دستور داده شده که به طاغوت کافر شوند».
مستکبرین همان حکام باطل و طاغوتهایند. در ردس دنیای استکبار آمریکا قرار دارد. در این خصوص امام خامنهای میفرمایند: «اگر بخواهیم استکبار را درست ترجمه کنیم، امروز با دولت متجاوز و مستکبر و یاغی و گردنکش آمریکا تطبیق میکند». (11)
استکبار یعنی قدرتی که به منافع ملتها و خواست انسانها توجه نمیکند. به مفاهیم ارزشی اعتنا نمیکند و برای او فقط خودش اهمیت دارد و با دیگران با زبان زور و خشونت و بی رحمی و سفاکی برخورد میکند. امروز آمریکا چنین وضعی دارد. رهبر معظم انقلاب میفرمایند: «امروز دشمن ملت ایران و دشمن استقلال و آزادی او، دولت استکبار و مستکبر آمریکاست». (12)
ما مأمور به عدم تبعیت از کفار و مستکبرین و مأمور به عدم الاطاعه از دستورات آمریکاییم. بدون کفر به طاغوت و عدم پیروی از کفار، پیروی از خدا حاصل نمیشود. «وَالَّذِینَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ یَعْبُدُوهَا؛ کسانی که از عبادت طاغوت پرهیزکردند و به سوی خدا بازگشتند». (13)
تبعیت از خدا و کفار با هم جمع نمیشود: «اَنِ اعبُدُوا اللهَ وَ اجتَنِبُوا الطّاغوت؛ خدای یکتا را بپرستید و از طاغوت اجتناب ورزید». (14)
«فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ؛ کسی که به طاغوت کافر شود و به خدا ایمان آورد». (15)
از این رو به مؤمنان میفرماید: وَ جاهِدهُم بِه جِهادًا کَبیرًا؛ به وسیله عدم تبعیت از کفار با آنان جهاد بزرگی بنما.
حال که نباید از کفار و مستکبرین و آمریکا تبعیت نکنیم، از چه کسی اطاعت کنیم؟ «اَللهُ وَلی الَّذینَ ءامَنُوا؛ خداوند ولی و سرپرست کسانی است که ایمان آوردهاند». (16)
مؤمین تابع خداوند میشوند. این تبعیت از خدا تبیین میخواهد. خداوند در آیه 80 سوره نساء میفرماید: «مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ؛ کسی که از پیامبر اطاعت کند، خدا را اطاعات کرده است».
برای همین در آیه 59 سوره نساء میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید، اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیامبر خدا و اوصیای پیامبر را».
در روایتی از جابر ابن عبدالله انصاری آمده است: «وقتی خداوند آیه شریفه "أطیعوا اللَّه و أطیعُوا الرَّسول و اُولی الأمر مِنکم" را بر پیامبر خدا (ص) نازل کرد، عرضه داشتم: یا رسول الله، خدا و رسولش را شناختیم، اولی الأمر چه کسانی اند؟ که خدای تعالی اطاعت آنان را با اطاعت خودش و شما مقرون ساخته است؟ پیامبر فرمودند: ای جابر، آنان جانشینان مناند که پس از من پیشوای مسلمانانند، اول ایشان علی بن ابی طالب است و پس از او فرزندش حسن و بعد از او فرزند دیگرش حسین، سپس علی بن الحسین، و بعد از او فرزندش محمد بن علی است که در تورات، باقر خوانده شده است (یعنی شکافنده علم) تو او را درک میکنی و موقعی که او را ملاقات کردی سلام مرا به او برسان و پس از او فرزندش صادق جعفر بن محمد است، و بعد از او فرزندش موسی بن جعفر است، سپس علی بن موسی فرزندش میباشد و پس از او فرزندش محمد بن علی و بعد از او فرزندش علی بن محمد، باز فرزندش حسن بن علی است و پس از او همنام من محمد است که نام او نام من است و کنیه او کنیه من است او حجت خدا در روی زمین و بقیه الله و خلیفه خدا در میان بندگان او فرزند حسن عسکری میباشد. او آن کسی است که خدای تعالی مشرق و مغرب عالم را به دست او فتح میکند، او غیبتی طولانی از شیعیان و دوستانش دارد که جز کسانی که خدا قلب آنان را با ایمان آزموده به امامت او باقی نمیمانند». (17)
به یقین در عصر غیبت نیز همه مکلف به تبعیت از نائب حصرت ولی عصر (عج) هستیم. مقبوله عمر بن حنظله گویای این واقعیت است. در این حدیث امام صادق (ع) میفرمایند: «مَنْ کَانَ مِنْکُمْ مِمَّنْ قَدْ رَوَی حَدِیثَنَا وَ نَظَرَ فِی حَلاَلِنَا وَ حَرَامِنَا وَ عَرَفَ أَحْکَامَنَا فَلْیَرْضَوْا بِهِ حَکَماً فَإِنِّی قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَیْکُمْ حَاکِماً؛ هر آن کس از شما که راوی حدیث ما باشد و در حلال و حرام ما بنگرد و صاحب نظر باشد و احکام ما را بشناسد، او را به عنوان داور بپذیرید، چرا که من او را حاکم شما قرار دادم، پس آنگاه که به حکم ما حکم نمود و از وی نپذیرفتند بی گمان حکم خدا را سبک شمرده و به ما پشت کردهاند و کسی به ما پشت کند به خداوند پشت کرده و این در حد شرک به خداوند است». (18)
لقمان به فرزندش میگوید: «یَا بُنَیَّ لَا تُشْرِکْ بِاللهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ؛ پسرم برای خدا شریک و همتا قرار مده، زیرا شرک ظلمی بس بزرگ است». خداوند نیز در آیه 48 سوره نساء میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ؛ خداوند هرگز شرک را نمیبخشد». همین جهاد کبیر خودش فرمان خدا و پیامبر و ائمه و ولی فقیه زمانمان حضرت امام خامنهای است. یک بعد دیگر همین جهاد کبیر تبعیت از همه دستورات ولایت است.
کافران قصد داشتند پیامبر اسلام (ص) به تبعیت از خود وادار کنند که خدا فرمان جهاد کبیر داد و امر کرد که پیامبرش از کفار تبعیت نکند. امام خامنهای میفرمایند: «این تبعیت نکردن آن قدر مهم است که خدای متعال پیغمبر خود را مکرر به آن توصیه میکند... از آنها تبعیت نکن، تو برنامه داری، تو برنامهکار داری، برنامه زندگی داری؛ وحی الهی تو را تنها نگذاشته است؛ قرآن در اختیار تو است، اسلام در اختیار تو است، برنامه اسلام در اختیار تو است؛ این راه را برو». (19)
امروز نیز دنیای استکبار و در رأس آن آمریکا قصد دارد ما را به تبعیت از خود وادار کند. فرمان به ما نیز همان فرمان جهاد کبیر است. اماممان ما را به میدان جهاد کبیر میخواند و میفرماید: «این جهاد کبیر به میزان زیادی متوقف به تبیین است؛ تبیین، بیان کردن، روشنگری؛ امروز روشنگری لازم است. سعی کنید ذهنها را با عمقیابی، به اعماق حقایق و مسائل برسانید... شعارهای انقلاب را باید حفظ کرد؛ این یکی از هدفها است. یکی از کارهای بزرگ و یکی از بخش ای بزرگ این جهاد عظیم -جهاد بزرگ- عبارت است از حفظ شعارهای انقلاب. شعارها هدفها را نشان می هند، شعارها راه را به ما نشان میدهند، شعارها مثل علامتهایی هستند که در راه میگذارند برای اینکه انسان راه را اشتباه نکند... در مورد این شعارها و حقایق هم فقط به احساسات اکتفا نشود، من البته برای احساسات نقش زیادی قائلم... اما کافی نیست؛ لازم است اما کافی نیست. عمق، تعمق و ژرفنگری در همهٔ این شعارها باید وجود داشته باشد. سعی کنید در مسائل تعمق کنید؛ وقتی عمقیابی کردید، این ایمانِ مستقر با هیچ نیرویی از شما جدا نخواهد شد». (20)
وقتی عمق یابی کردیم و ایمان در وجود ما پایدار شد، تبعیت از خدا بر جسم و جان ما حاکم میگردد و هرگز تسلیم آمریکا نمیشویم و آمریکا را دوست نمیگیریم. اما اگر به این حقیقت نرسیدیم و ماهیت جهاد کبیر را نشناختیم، راهمان و فکرمان عوض میشود، تا جایی که امام خامنهای میفرمایند: «بعضی اصرار دارند این شیطان بزرگ را با این خصوصیات که از ابلیس بدتر است، بزک کنند و به شکل فرشته وانمود کنند. چرا؟ دین بهکنار، انقلابی گری بهکنار؛ وفاداری به مصالح کشور چه میشود؟ عقل چه میشود؟ کدام عقلی و کدام وجدانی اجازه میدهد که انسان قدرتی مثل قدرت آمریکا را بهعنوان دوست، بهعنوان مورد اعتماد، بهعنوان فرشته نجات انتخاب بکند؟... بله، خودشان را میآرایند؛ با ظاهر اتوکشیده، با کراوات، با ادکلن، با ظواهر بظاهر چشمگیر، خودشان را در چشم افراد سادهلوح جور دیگری جلوه میدهند... ملت بزرگ ایران این شیطان بزرگ را از کشور بیرون کرد؛ نباید بگذاریم دوباره برگردد... نباید اجازه بدهیم نفوذ پیدا کند؛ دشمنی اینها تمام نمیشود». (21)
معظم له همچنین میفرمایند: «در ایران هرکسی که به انقلاب اسلامی و به اسلام و پایههای اسلامی این انقلاب اعتقاد دارد، لاجرم به مبارزه همیشگی با پرچمداران قدرت استکباری دنیا که امروز در رأس آنها آمریکاست، نیز اعتقاد دارد». (22)
چنین شخصی هرگز تابع آمریکا نمیشود. چنین شخصی پرچمدار جهاد کبیر است. چنین شخصی تابع اسلام و قرآن و امام و ولایت است و عزت کشور را در پرتو تبعیت از مبانی اسلام و امام میداند؛ چنانچه حکیم متأله انقلاب اسلامی حضرت امام خامنهای میفرمایند: «راه موفقیت این کشور و این ملت عبارت است از راه اسلام، پایبندی به مبانی اسلام، پای بندی به ارزشهای اسلامی و پایبندی به آنچه که امام بزرگوار ما برای ما به یادگار گذاشته است؛ از نصایح و از رهنمودها و از خطوط روشنی که در اختیار ما قرار دارد». (23)
معظم له همچنین در جای دیگری میفرمایند: «امروز سعادت کشور ما در ادامه راه امام است. امروز همه آرمانهای به حقی که این ملت دارد، بهوسیله خط امام و راه امام تأمین میشود؛ این را من با محاسبه و دقت و با قرائن و شواهد عینی و ملموس عرض میکنم. این ملت اگر امروز بخواهد در مقابل قدرتهای استکباری شکل گرفته - که به هیچ چیزی کمتر از بلعیدن ملتها قانع نیستند - بایستد و هویت و استقلال خود را حفظ کند و بتواند با رأی و نظر خود، راه زندگیاش را انتخاب کند، هیچ راهی ندارد جز اینکه به خط امام و راه امام متمسک شود». (24)
رهبر فرزانه انقلاب همچنین میفرمایند: «امام را صریح باید آورد وسط میدان. مواضعش بر علیه استکبار، مواضعش بر علیه ارتجاع، مواضعش بر علیه لیبرال دموکراسی غرب، مواضعش بر علیه منافقان و دورویان را باید صریح گذاشت... مبانی امام، مبانی روشنی بود. این مبانی... در کلمات امام، در بیانات امام، در نامههای امام به خصوص در وصیت نامه امام که کوتاه شده همه آن مواضع است، منعکس است». (25)
حضرت امام خامنهای در جای دیگری هم میفرمایند: «به نظر من کاری که علی العجاله باید کرد این است که در اتخاذ مواضع انقلابی باید صراحت داشت؛ یعنی رودربایستی نکنیم. مواضع انقلابی را، مبانی امام بزرگوار را صریح بیان کنیم، خجالت نکشیم، رودربایستی نکنیم، ترس نداشته باشیم». (26)
پایبندی به مبانی و ارزشهای اساسی و اصیل انقلاب اسلامی، هدف گیری مستمر ارمان ها و همت بلند برای رسیدن به آن، پای بندی به استقلال سیاسی، فرهنگی و اقتصادی کشور، حساسیت در برابر استکبار جهانی و عدم تبعیت از آمریکا و دیگر دشمنان سرسخت نظام جمهوری اسلامی ایران و تقوای دینی و سیاسی از شاخصههای اصلی انقلابی گری برای بیان صریح مواضع امام خمینی (ره) و امام خامنهای است. اگر خجالت بکشیم، رودربایستی کنیم و ترس بر وجودمان حاکم شود، هرگز پا به عرصه جهاد کبیر نمیگذاریم و با حضور در میدان تبعیت از کفار و طاغوت و آمریکا، تهی کردن انقلاب از محتوا قطعی است؛ البته این آرزویی است که هرگز دشمنان داخلی و خارجی به آن نمیرسند و ملت فهیم ایران با پیروی از ولایت فقیه، دشمنان را در این عرصه ناکام میگذارد.
1- فروع کافی، جلد 5، صفحه 12
2-المحجة البیضاء، جلد 5، صفحه 6
3- تفسیر سوره حمد، صفحه 122
4- سوره نساء، آیه 100
5- تهذیب نفس و سیر و سلوک از دیگاه امام خمینی، صفحه 204
6- بیانات در دانشگاه امام حسین (ع)، 3 خرداد 1395
7- بیانات در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری، 6 خرداد 1395
8- سوره احزاب، آه 1 و 48
9- سوره بقره، آیه 257
10- بیانات در حرم مطهر رضوی، 4 فروردین 1375
11- خطبههای نماز جمعه تهران،1 آذر 1381
12- سوره زمر، آیه 17
13- سوره نحل، آیه 36
14- سوره بقره، آیه 256
15- سوره بقره، آیه 257
16- کمال الدین و تمام النعمه، جلد 1، صفحه 253
17- اصول کافی، جلد 1، صفحه 67
18- سوره لقمان، آیه 13
19- بیانات در دانشگاه امام حسین (ع)، 3 خرداد 1395
20- بیانات در دانشگاه امام حسین (ع)، 3 خرداد 1395
21- بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم، 18 شهریور 1394
22- بیانات در دیدار جمعی از دانش آموزان و دانشجویان، 10 آبان 1368
23- بیانات در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری، 12 مرداد 1392
24- بیانات حرم مطهر امام خمینی (ره)، 10 خرداد 1384
25- خطبههای نماز جمعه، 14 خرداد 1389
26- بیانات در در دیدار رئیس جمهور و اعضای دولت، 4 شهریور 1394
منبع: تسنیم