گفتاری از آیت‌الله سید محمد مهدی میرباقری:

اعتدالی که توسعه غربی می‌گوید غیر از عدالت است / عاشورا مهم‌ترین مانع توسعه غربی و اعتدالی / هیئت باید پایگاه گفتمان‌سازی مطالبات دستگاه ولی فقیه و مرجعیت شیعه باشد

باید مراقب باشیم هیئات سکولار نشوند. اگر هیئت ارتباطش را با سیاست‌هایی که ولی معظم فقیه جامعه ما -که ما شأن نیابت امام زمان (عج) را در موضع تصرفات اجتماعی برای ایشان قائلیم- قطع شد، هیئت سکولار می‌شود. اگر این ارتباط قطع شد ممکن است آن هیئت دیگر در خدمت اسلامی که اهل بیت (ع) آوردند نباشد.

 

آیت الله سید محمد مهدی میرباقری از اعضای مجلس خبرگان رهبری به عنوان یکی از نظریه پردازان تمدن اسلامی تا کنون مباحث گوناگونی را در خصوص رسالت مداحان، خطبا و هیات ها در ترویج فرهنگ عاشورا داشته اند. آنچه در زیر می‌آید تلفیق، تلخیص و تنظیمی از سه سخنرانی ایشان؛ یعنی در پنجمین نشست سراسری جامعه ایمانی مشعر در شهریور 94 و محرم و فاطمیه 92 در جمع مداحان اهل بیت در مسجد ارک تهران می‌باشد.

 

امام حسین چراغ هدایتی در برابر جبهه استکبار

 

خطراتی که مؤمنان و جامعه ایمانی را تهدید می‌کند، در هیچ دوره‌ای بعد از صدر اسلام به اندازه امروز نبوده است. امروزه خطرات بسیار سنگین‌تر از دوران گذشته است. نقشه‌ها بسیار پیچیده‌تر شده و جنگ‌ها به تعبیر امروزی جنگ‌های نرم است و نفوذ دشمن تا عمق خانه‌های ما واقع شده است. در این درگیری سنگین، تنها ملجأ و پناهگاه، وجود مقدس سیدالشهداء (ع) است؛ «ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة». اگر خوب بتوانیم از این ایام استفاده کنیم حقیقتاً به منزله شب قدر است و راه ما را بسیار کوتاه می‌کند. اگر یک قطره اشک برای امام حسین (ع) خوب ریخته شود، تدارک هفتاد سال عمر انسان را می‌کند؛ و این بابی است که به رغم تمام تلاشی که شیطان و دستگاه سقیفه کرد، خدای متعال برای نجات دوستان نبی اکرم (ص) و اهل بیت (ع) باز کرده است. در واقع هم فضا فضای ظلمانی است و هم فتنه‌ها، فتنه‌هایی سنگین.

 

فتنه شیطان در عالم و تمدن غرب؛ تعریف جامع دستگاه شیطان بر مبنای پرستش دنیا

 

نجات از پیچیدگی‌های شیطان بسیار دشوار است؛ آن‌هم شیطانی است که 6 هزار سال عبادت خودش را که در خطبه قاصعه آمده «لَا یُدْرَی أَ مِنْ سِنِی الدُّنْیَا أَمْ مِنْ سِنِی الْآخِرَةِ» (نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص287) زیر پا گذاشته و به خدا گفته همه فرزندان آدم را به زیر می‌کشم؛ همه مؤمنان را به زیر می‌کشم و دو رکعت نماز 4 هزارساله خودش را خرج این کار کرده است. در همین خصوص حضرت فرمود: «یا علی! به اندازه‌ای که تو به راه‌های هدایت آشنا هستی او به راه‌های ضلالت آشنا است». یعنی می‌داند چطور مردم را سردرگم کند. در مقابل این ظلمت، عاشورا است که چراغ هدایت است. به‌ویژه در دنیای امروز که ظلمات شیطان و شیاطین انس و جن و اولیای طاغوت و بنی‌امیه و اتباعشان کار را به جایی رسانده است که «ملئت ظلما و جورا» یعنی هیچ نقطه روشنی باقی نگذاشتند؛ معروف، منکر و منکر به معروف تبدیل شده است. تحت عنوان توسعه و گسترش عدالت و اعتدال نوعی مدنیت مادی درست کرده‌اند که «ظلمات بعضها فوق بعض»؛ هیچ نقطه روشنی در آن نیست. بگذریم از کسانی که فریفته این تمدن شده‌اند و در زمانی که تشت این تمدن از بام افتاده و خود غربی‌ها کوس رسوایی این تمدن را زدند هنوز هم از آن دفاع می‌کنند. ولی واقعاً پیچیده‌ترین ظلمت شیطان است.

 

عاشورا، نقطه کانونی ایستادگی در مقابل ظلم

 

دو تحول بزرگ با محوریت عاشورا صورت می‌گیرد که یکی از آن‌ها رسیدن به بصیرت است و این بصیرت سبب می‌شود عاشورا را، چنان‌که برخی مورخان دیده‌اند، فقط یک جنگ تاریخی نبینیم، بلکه رویارویی حضرت سیدالشهداء (ع) با جبهه ظلم ببینیم. جامعه اسلامی در زمان سیدالشهداء (ع) از مدار ولایت و طریق اتصال به توحید منحرف شده بود و راه ارتباط با خدا قطع شده بود. در مساجد قرآن خوانده می‌شد، اما راه سلوک باطنی بسته شده و شریعت نیز بی‌معنا شده بود. زیرا نماز بدون ولایت و ایمان، ارزشی ندارد. عاشورا نقطه کانونی ایستادگی در مقابل ظلم است و هیئت‌ها حلقه وصل مردم با این نقطه کانونی‌اند. از این‌رو عاشورا از عزاداریِ صِرف، به نقطه‌ای کانونی برای صف‌بندی و همبستگی تبدیل می‌شود.

 

مدرنیته و تجدد بزرگ‌ترین حجاب ولایت

 

یکی از عظیم‌ترین حجاب‌های ولایت، حجاب مدرنیته و تجدد است. به اسم توسعه و پیشرفت، همه چیز را تغییر می‌دهند. این بحث سیاسی نیست، بلکه کاملاً فرهنگی است. خودشان وقتی توسعه را تعریف می‌کنند می‌گویند توسعه غیر از رشد است. رشد یعنی افزایش شاخص‌های اقتصادی ولی توسعه یعنی تغییر همه‌جانبه همه شئون جامعه. فرهنگ و اخلاق باید بر محور رشدِ تولید تعریف شوند و این یعنی بر محور تمتع از دنیا بودن. یعنی می‌گویند تعریف توسعه این است که می‌خواهیم اخلاق را تغییر دهیم؛ عاطفه و فرهنگ و مناسبات اجتماعی را تغییر دهیم؛ خودشان می‌گویند می‌خواهیم سنت را به نفع تجدد تغییر دهیم. دین را هم ذیل سنت می‌برند. صریحاً می‌گویند توسعه یعنی تغییر فرهنگ مذهب و سنتی به فرهنگ تجدد. فرهنگ تجدد چیست؟ فرهنگ عشق‌ورزی به دنیا و تمتع از دنیا و به تعبیر امام، بت‌پرستی مدرن. این همه هیاهو در دنیا بر سر بت‌پرستی مدرن است. بحث خداپرستی نیست. با صدای بلند و با صراحت هم می‌گویند که این تمدن تمدنی است که ادیان را پشت سر گذاشته است.

 

در همین کشور ما در دوره اصلاحات تعبیری به کار می‌بردند که دهان آدم بشکند اگر این تعبیر را بگوید. العیاذ بالله فرموده بودند: «ما چطور می‌توانیم بگوییم مناسبات اجتماعی را اصلاح کردیم، در حالی که خدا هنوز نمرده است. این حرف اینها نیست بلکه حرف فیلسوفان اجتماعی غرب و پرچمداران این راه است. با هر رنگ و لعابی که بیایند همین تمدن است. با لعاب توسعه یا لعاب اعتدال».

 

اعتدال غربی غیر از عدالت است

 

اعتدالی که توسعه غربی می‌گوید غیر از عدالت است. اعتدال، یک فن است. مناسبات توسعه را اعتدال می‌گویند؛ غیر از عدالت است که مفهومی اخلاقی و ارزشی است. عدالت بر محور توحید تعریف می‌شود. عدالت مطلوب فطری همه انسان‌ها است. عدالت صفت فعل خدا است. اعتدالی که آن‌ها جایگزین عدالت می‌کنند تناسبات توسعه است. اصلش هم از ادبیات طب یونان گرفته شده، و بعد هم از ادبیات ارسطو؛ غیر از عدالتی است که دین می‌گوید. عدالت کلمه عدلش امام است؛ ولایت حقه است که «وَ تَمَّتْ کَلِمَةُ رَبِّکَ صِدْقاً وَ عَدْلا» (انعام: 115)؛ عدالت، کلمه رب است؛ فرع امام زمان است. عدالت و اعتدالی که این‌ها می‌گویند فرع توسعه است. مناسباتش هم مناسبات توسعه است. با هر ادبیاتی این را بخواهند بیاورند، ظلمات و تاریکی‌اش را با خودش به دنبال می‌آورد. تغییر ادبیات چیزی را عوض نمی‌کند. مناسبات توسعه غربی «ظلمات بعضها فوق بعض» است. خودشان هم می‌دانند. من نمی‌دانم چرا بعضی بی‌دلیل دفاع می‌کنند. دیگر دوره دفاع از تجدد گذشته است. کوس رسوایی‌شان در همه عالم زده شده است.

 

توسعه کامیابی از دنیا بر محور منافع مستکبران

 

ما امروز با فتنه‌ای روبه‌رو هستیم که می‌خواهد همه شئون زندگی بشر را بر محور توسعه سرمایه تغییر دهد. بنای تجدد، بنای کفر و مبارزه با ادیان و مبارزه با خدا است. چه بگویند چه نگویند؛ و گفتند؛ صد بار هم گفتند؛ منتها فتنه آن‌قدر پیچیده است که معروف منکر شده و منکر، معروف. پرچمداران توسعه، که پرچمداران پرستش دنیا و مبارزه با اخلاق انبیا هستند، خودشان را حامیان حقوق بشر و عدالت می‌دانند. عدالت را هم به اعتدال تعریف می‌کنند. اعتدال چیست؟ تناسبات توسعه. توسعه چیست؟ توسعه کامیابی از دنیا بر محور منافع مستکبران.

 

الگوی انقلاب اسلامی در دهه چهارم، اعتدال غربی شده است!

 

این‌ها شعار نیست بلکه حرف‌هایی است که خودشان گفته‌اند. ولی حرف‌هایی در جبهه مقابل زده می‌شود که انسان تعجب می‌کند. دوره این حرف‌ها دیگر گذشته است. چرا این‌قدر از دنیا عقب هستید؟! لااقل از دنیا عقب نباشید. تازه رسیده‌اند به اعتدال به مفهوم توسعه غربی. الگوی انقلاب اسلامی در دهه چهارم، اعتدال غربی شده است! اعتدال هم یعنی توسعه. عقلانیتش همان عقلانیت است. اخلاقش همان اخلاق است. ما هستیم و این فتنه پیچیده و سنگین؛ فتنه‌ای که باطل مثل حق بروز می‌کند. منکر به اسم معروف تثبیت می‌شود. نعمات دنیا و تمتع از دنیا به اسم عدالت و منافع مردم و امثال این‌ها مطرح می‌شود. همه‌اش آهنگ دنیاپرستی است. پیچیدگی دستگاه شیطان در دوره جدید به حدی است که برای همه زوایای زندگی نقشه کشیده است. همه جا را هم با الگوهای پیچیده اداره می‌کند. دیگر برنامه‌های سابق را نمی‌بینیم. سبک زندگی را در الگوی توسعه منحل می‌کند و هیچ کجای زندگی شما را خالی نمی‌گذارد. از قبل از تولد شخص برای او برنامه می‌دهند، تا مرخصی زایمان، مهد کودک، دانشگاه، اشتغال و حتی خانه سالمندان و اتاق ایزوله و مرگ. همه 60 سال عمر را پر کرده است. همه‌اش هم پر از ظلم و جور است. هیچ کجایش عدل نیست. آنجایی هم که بوی عدل می‌دهد جور است. نمی‌گویم هنوز هم انسان‌های موحد و متدین و عادل در غرب نیستند. این بحث دیگری است. موحدان در غرب فراوان‌اند. ما هستیم و این شیطنت مدرن و شبهات شیطانی. ابزارهای ارتباطی مختلف و توسعه ارتباطات جمعی راه انداخته‌اند. بیش از هزار کانال ماهواره‌ای هرچه دلشان می‌خواهد پخش می‌کنند؛ اسمش را هم می‌گذارند آزادی. این آزادی است؟! اسمش را هم می‌گذارند توسعه تکنولوژی و تمدن و پیشرفت. کجای این مدنیت است؟! شیطنتِ پیچیده است؛ تفرعن و استکبار جدید است؛ بت‌پرستی مدرن است؛ تحریک شهوات است.

 

مهار حمله و هجمه شیطان به وسیله عاشورا

 

موج فتنه‌ها در این جنگ نرم، که به‌خصوص نسل جوان را تهدید می‌کند، فقط با عاشورا مهار می‌شود. تردید نکنید کسانی که امروز به دنبال توسعه فرهنگی هستند، هدفشان جز همان چیزی که قبلاً به آن نوسازی می‌گفتند نیست و منظور هم همان جهانی‌سازی سرمایه‌داری است، ولی اسمش را توسعه فرهنگی می‌گذارند؛ تعامل با فرهنگ‌ها. تردید نکنید که می‌خواهند فرهنگ‌های بومی و سنتی را در فرهنگ تجدد منحل کنند؛ و به صراحت هم می‌گویند می‌خواهند ایدئولوژی آمریکایی را بر جهان حاکم کنند. برای عاشورا، که سد بزرگ و پولادینی در مقابل توسعه فرهنگی غرب است، می‌اندیشند و اتاق فکر می‌گذارند؛ برنامه‌ریزی می‌کنند که چگونه از این سد عبور کنند. اگرچه توان این کار را ندارند. ظرفیت آن‌ها ظرفیت مقابله با عاشورا نیست ولی توانشان را به کار می‌گیرند. لذا تردید نکنید که تلاش و برنامه‌ریزی می‌کنند تا دستگاه توسل به سیدالشهداء (ع) را تحریف کنند.

 

فرهنگ عاشورایی مهم‌ترین مانع توسعه غربی و اعتدال

 

یکی از مهم‌ترین موانع توسعه غربی و اعتدالی که آن‌ها تعریف می‌کنند عاشورا و فرهنگ عاشورایی است. خودشان هم این را به‌خوبی می‌فهمند. بزرگ‌ترین مانع جهانی آن‌ها عاشورا و فرهنگ عاشورایی است که هر روز هم امواجش در جهان بیش از پیش منتشر می‌شود؛ و این مأموریت شما عزیزان است. شما باید هیئات را به گونه‌ای اداره کنید که سد پولادینی در مقابل امواج تمدن غرب باشد. از هر کدام شما بپرسند، به‌خوبی با این هجوم فرهنگی و این جنگ نرم فرهنگی دشمن آشنا هستید. تنها سنگری که الان وجود دارد، یا لااقل مهم‌ترین سنگری که وجود دارد، سنگر هیئت‌ها است. باید برنامه‌ریزی کرد تا هیئت تبدیل به کانونی برای مقابله با آثار تجدد شود. اگر تجدد ذائقه مردم را تغییر می‌دهد و ذائقه‌ها را مادی می‌کند، باید بکوشیم این ذائقه‌ها الهی شود و این با عاشورا ممکن است. اگر معروف را می‌خواهد منکر کند و منکر را معروف، ما با عاشورا می‌توانیم حق را به مدارش برگردانیم: «اشهد انک قد اقمت الصلاة و اتیت الزکاة و امرت بالمعروف و نهیت عن المنکر». همه چیز با عاشورا به مبنای خودش برمی‌گردد و ما باید روی این سرمایه‌گذاری کنیم.

 

وظیفه هیئت مقاومت در مقابل تمدن مادی

 

پس غیر از اینکه هیئت‌ها باید به گونه‌ای برنامه‌ریزی کنند که پناهگاه همه، به‌ویژه نسل جوان، در مقابل این جنگ عظیم فرهنگی و هجوم فرهنگ تمدن مادی باشند، باید مواظب باشند که یکی از کانون‌هایی که دشمن به‌شدت می‌کوشد آن را خنثا کند هیئت است. در مقابل ادبیات دشمن، با هر چهره‌ای که بیاید، نباید منفعل باشیم. از دل هیئات باید انسان‌های مؤمن، ثابت‌قدم، کسانی که «مستشهدین بین یدیه» باشند، بیرون بیایند. باید کسانی که منتظرند و طالب شهادت در رکاب امام زمان (ع) هستند در هیئات تربیت بشوند. هیئات باید مقاومت در مقابل تمدن مادی را برنامه‌ریزی کنند. آن‌ها می‌خواهند انسان‌ها را منحل کنند. مهم‌ترین هدف توسعه تحول در انسان‌ها است که انسانی متناسب با توسعه بسازند. اخلاقش، فکرش، عاطفه‌اش در خدمت توسعه و رشد تکنولوژی باشد. در خدمت رشد سرمایه باشد؛ و ما به عکس باید انسانی بسازیم که در خدمت خدا است؛ و این در هیئت محقق می‌شود.

 

هیئت سکولار؛ هیئت منقطع از ولی فقیه

 

نکته دیگر اینکه هیئت باید پایگاه گفت‌وگو و گفتمان‌سازی نسبت به مطالبات دستگاه مرجعیت شیعه، به‌خصوص ولی معظم فقیه، باشد. سخنان ایشان باید در کجا بحث و بررسی شود و به فهم عمومی جامعه برسد و بسط پیدا کند؟ یکی از پایگاه‌هایش هیئت است. نگذاریم این ارتباط قطع شود. معنای سکولارشدن هیئت این است. باید مواظب باشیم هیئات سکولار نشوند. اگر هیئت ارتباطش را با سیاست‌هایی که ولی معظم فقیه جامعه ما ــ که ما شأن نیابت امام زمان (عج) را در موضع تصرفات اجتماعی برای ایشان قائلیم ــ قطع شد، هیئت سکولار می‌شود. اگر این ارتباط قطع شد ممکن است آن هیئت دیگر در خدمت اسلامی که اهل بیت (ع) آوردند نباشد. توجه داشته باشید که دشمن به‌شدت می‌کوشد کارآمدی را از هیئات بگیرد. هیئت باید در خدمت اقتدار اسلام باشد و در جنگ فرهنگی بین اسلام و کفر، یکی از پایگاه‌های این جنگ فرهنگی محسوب شود.

 

جایگاه هیئت در فضای اجتماعی و ارتباط با حاکمیت

 

حداقل کاری که از هیئات برمی‌آید این است که همین‌طور که احزاب مطالبات فرهنگی جامعه را، به زبان خودشان به حاکمیت منتقل می‌کنند، هیئات هم باید مطالبات فرهنگی مقام معظم رهبری را با ادبیات هیئت از حاکمیت مطالبه کنند. این نقش هیئت است. یعنی حداقل کار یک حزب را باید بکنند. البته اصلاً هیئت در حزب نمی‌گنجد و خیلی فراتر از حزب است (هرچند حزب هم نیاز به تعریف دارد) و به هیچ وجه حزب، کارآمدی هیئت را ندارد. ولی حداقل هیئت باید حلقه اتصال جامعه به فرهنگ مذهب باشد و مطالبات فرهنگی رهبری، در هیئت گفتمان‌سازی شود و تبدیل به مطالبه از حاکمیت شود. فرض کنید اگر مقام معظم رهبری درباره آمریکا نظری دارند، حتماً باید ضمن فرهنگ‌سازی در هیئات، از طریق هیئات به مطالبه عمومی تبدیل شود. چطور احزاب مطالبات مردم را به ادبیات مادی خودشان ترجمه می‌کنند و آن‌ها را به حاکمیت تحمیل می‌کنند. ما باید این مطالبات را به ادبیات مذهبی هیئات، که فرهنگ مذهبی جامعه ما است، ترجمه کنیم و از حاکمیت مطالبه کنیم. این حداقل انتظاری است که از هیئات مذهبی وجود دارد.

 

اتاق‌های فکر فراوان در داخل و بیرون علیه هیئات

 

پس ما باید دو مأموریت بزرگ را در هیئات دنبال کنیم. یک اینکه به گونه‌ای برنامه‌ریزی شوند که کانون مقابله با حجاب تجدد، تمدن مادی و جنگ نرم فرهنگی غرب شوند. دوم اینکه خود هیئات مصون از نقشه‌های پیچیده آن‌ها بمانند. تردید نکنید که اتاق‌های فکر فراوان در داخل و بیرون علیه شما هیئات کار می‌کنند. شک نکنید. کسی ممکن نیست دشمن را بشناسد و خیال کند که دشمن غافل است. در همین دوره اصلاحات حرف‌هایی در باب تحریف عاشورا زدند که ناگفتنی است. می‌خواستند عاشورا را قیام در مسیر دموکراسی تعریف کنند. از آن حرف‌های شیرین روزگار که واقعاً به فکاهی نزدیک‌تر است تا به تحقیق. این واقعه‌ای است که اکنون هم در راه است. اولین قدمش را شما در روزنامه بهار دیدید و این ادامه دارد. شما باید نقطه مصونیت جامعه باشید. هیچ کجا به اندازه عاشورا نمی‌تواند جلوی این موضوع را بگیرد. ولی واویلا که خودش به این آسیب مبتلا شود. با چشم باز نقشه‌های دشمن را ببینید و نگذارید هیئت به ابزاری در خدمت آن‌ها تبدیل شود، که البته هیچ وقت نمی‌شود.

 

منبع: پایگاه 598