* محمد حسین زاده / فرمانده ناحیه مقاومت بسیج عمار مشهد

کودتای رنگی 88 آنچنان خسارت‌ها و زیان‌هایی را بر کشور تحمیل کرده است که نمی‌توان زمان دقیقی را برای جبران آن خسارت‌ها مشخص کرد و چه بسا بعضی از آن خسارتها دیگر هیچ وقت قابل جبران نخواهد بود. یکی از جنبه های این خسارتها در مجموعه روابط خارجی جمهوری اسلامی ظهور و بروز پیدا کرد. شاید بتوان این ادعا را کرد که در طول عمر جمهوری اسلامی هیچگاه به این اندازه خسارت به یکباره و در ابعاد مختلف خارجی به کشور وارد نشده بود. نگاهی اجمالی بر این خسارت‌ها می‌تواند درستی این ادعا را ثابت کند.

1- قدرت نرم جمهوری اسلامی در جریان سازی در کشورهای مختلف جهان یکی از دستهای برتر کشور در مواجهه با جریان استکبار در سطح منطقه و جهان بوده است. این قدرت نرم بصورت مستقیم منبعث از حضور و پشتیبانی مردمی از نظام و سیاست‌های آن اتفاق افتاده است. یکی از خسارت‌های جدی فتنه‌ی 88، افول و تزلزل در این قدرت نرم است. به طوری که بصورت مشهودی تحرکات دیپلماسی و فرهنگی و نرم کشور در ایام فتنه در درون مرزهای داخلی کشور مشغول شد و موفقیت‌های چشمگیری در آن مدت در این عرصه به دست نیامد

2- جمهوری اسلامی با استفاده از قدرت نرم خود توانسته بود در بیخ گوش دشمنان خود جاپای محکمی برپا کند و بر اساس مبانی مشترک اعتقادی و یا سیاسی بتواند با بسیاری از کشورهای جهان ارتباطاتی فراتر از عرف دیپلماتیک برقرار کند. لبنان در کنار اسراییل و کشورهای آمریکای لاتین در کنار ایالات متحده زنگ خطری برای این دو دشمن جمهوری اسلامی بود. فتنه‌ی 88 دل دوستان ایران را در سرتاسر جهان لرزاند. آنها که دلباخته‌ی آزادگی جمهوری اسلامی بودند و از اینکه یک کشور در جهان بی هیچ ترسی در مقابل آمریکا و اسراییل ایستاده است به دوستی با آن کشور افتخار می کردند؛ به یکباره احساس کردند که گویی مدل جمهوری اسلامی، یعنی یک کشور آزاده و مستقل در حال شکست است. فراتر از دولت‌ها، این دغدغه در دل ملت‌ها بیش از پیش خود را نشان می‌داد

3- ایران اسلامی بی تردید ستون خیمه‌ی جبهه‌ی مقاومت است. امروز بیش از هر روز دیگر اهمیت جمهوری اسلامی در منطقه و جهان به چشم می‌آید. اگر جمهوری اسلامی نبود، دولت های سوریه و عراق سقوط می‌کرد  و این یعنی تبدیل داعش به یک قدرت منطقه‌ای. اگر ایران نبود سرنوشت جنگ سی و سه روزه مشخص نبود و اسراییلی‌ها را برای جسارت بیشتر تحریک می‌کرد. اگر جمهوری اسلامی نبود به شهادت تاریخ که ایران در دوره‌ی پهلوی به اشغال انگلیسی‌ها و روسها درآمده بود، ایران توان دفاع از خود را در مقابل تهاجم اجنبی نداشت. فتنه‌ی 88 یا همان کودتای رنگی، به دنبال براندازی این قدرت منطقه‌ای بود. اگر فتنه‌گران در تغییر نظام موفق می‌شدند بی‌شک باید امروز در شهرهای ایران با حکومتی از جنس داعش رو‌‌به‌رو می‌بودیم و البته ازنعمت وجود جمهوری اسلامی است که داعش مهار شده است و الا نه منطقه که جهان بیش از امروز در خطر حملات تروریستی آنها می‌بود.

در حقیقت فتنه‌گران داخلی، موسوی و کروبی به عنوان مجری، خاتمی و هاشمی به عنوان حامی، با خنجر از پشت به مصاف جبهه مقاومت ودوستان جمهوری اسلامی رفتند. فی المثل در دوران فتنه‌ فشارهای گروه سعودی-آمریکایی 14 مارس به حزب‌الله در لبنان تشدید شد.

4- امیدواری و شادمانی دشمنان قسم خورده‌ی جمهوری اسلامی از آشوبهای خیابانی در حقیقت هبه‌ی سران فتنه به دولت آمریکا، صهیونیست‌ها و روسای کشورهای کوچک خلیج نشین منطقه بود. دشمنان کوچک و بزرگ ایران اسلامی که عموما از مواجهه مستقیم آن هم در عرصه دیپلماتیک با ایرانیان ترس و وحشت داشتند در ایام فتنه زبان باز کرده بودند و به حمایت از فتنه گران ایران را تهدید می کردند.

5- امیدواری دشمنان جمهوری اسلامی به زمین خوردن نظام آنقدر در روزهای بعد از فتنه تشدید شده بود که سفارت‌خانه های غربی از جمله انگلیس و فرانسه از حضور خیابانی در آشوبها پروایی نداشتند. بی بی سی فارسی و صدای امریکا رسما مردم را به اشوب خیابانی تشویق میکرد و دولتمردان آمریکایی و اسراییلی و دیگر کشورهای غربی به خود اجازه می دادند در مورد موضوعات داخلی کشور اظهار نظر کنند. برای فتنه‌گران دلسوزی کنند و برای کمک به آنها امکانات سخت افزاری و نرم‌افزاری خود را بسیج کنند. اگر این امیدواری وجود نداشت هیچ وقت در این مسیر قدم بر نمی‌داشتند. هیلاری کلینتون در مصاحبه سوم آبان 90 با بی بی سی فارسی، به صراحت گفته است: «دولت آمریکا از بیرون ایران هر حمایتی از دستش بر می آمد از معترضان کرد، از جمله از سایت توییتر خواست که اعمال تغییرات خود را مدتی به تعویق بیندازد، اما در عین حال مراقب بود که زیاده روی نکند.» نتانیاهو نخست وزیر اسراییل نیز گفته است: «اصلاح طلبان بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران هستند» و شیمون پرز رئیس جمهور رژیم صهیونیستی هم گفته است:« اصلاح طلبان به نمایندگی از اسرائیل با رژیم اسلامی ایران می‌جنگند»

این همه جسارت به دخالت در امور داخلی کشور ناشی از امیدواری دشمنان از فتنه‌ای است که اصلاح طلبان در سال 88 به راه انداخته بودند که شاید از نتایج آن براندازی جموری اسلامی رقم بخورد.

6- با تشدید التهابات در کشور توسط فتنه‌گران یکی از پیام‌هایی که از سوی آنان به غرب مخابره شد، تشدید فشارهای سیاسی و تحریم‌های اقتصادی برای به زانو درآوردن جمهوری اسلامی بود. پس از آن ایام کاریکاتوریست ضد‌انقلاب، نیک آهنگ کوثر سندی را از درخواست و تلاش مهدی هاشمی(فرزند هاشمی رفسنجانی) از آمریکایی‌ها منتشر کرد که از آنها می‌خواست تحریم‌ها را افزایش دهند.

لذاست یکی از اتفاقات ملموسی که در فضای بین الملل برای جمهوری اسلامی به وجود آمد افزایش تحریم‌ها پس از فتنه ی 88 بود. روند پرونده‌ی هسته ‌ای ایران پس از 88 کاملا دچار دگرگونی شد. طرف مذاکره کننده‌ی غربی از اوضاع داخلی کشور این برداشت را کرده بود که دیگر انسجام جامعه ایرانی از هم پاشیده شده است و دیگر از درون جامعه ایرانی صدای واحد و رسایی به گوش نمی‌رسد فلذا اکنون که نظام جمهوری اسلامی در حمایت مردمی دچار چالش شده است در پای میز مذاکرات امتیازهای بیشتری را واگذار خواهد کرد پس اینگونه شد که افزایش تحریم‌ها در دستور کار قرارگرفت فشار بی سابقه‌ای از سوی غرب (امریکا و اتحادیه اروپا) برای انتقام از مردم ایران آغاز شد.

خسارت‌هایی که با یک اتهام بی اساس و ناجوانمردانه به جمهوری اسلامی آغاز شد و با اشوبهای خیابانی و کشته شدن انسان های بیگناه و خسارت های مالی و جانی بالا ادامه پیدا کرد. دل دوستان ایران را لرزاند و طمع دشمنان را تشدید کرد. فتنه‌گران باعث و بانی این همه خسارت‌اند و این در حالی است که پاسخگوی عملکرد خائنانه‌ی خود نیستند.