فارس/ کلمه «شیطان» به زبان انگلیسی «Satan» از ماده «شطن» گرفته شده، و «شاطن» به معنای «خبیث و پست» آمدهاست، و شیطان به موجود رانده شده، سرکش و متمرد اطلاق میشود و به معنی روح شریر و دور از حق، نیز آمده است.
به عبارت دیگر شیطان به هر موجود طغیانگر و دور از رحمت خداوند متعال که
کارش وسوسه خلق و دعوت آنان به بدیها است اطلاق میشود؛ چنان که بر موجود
سرکش و متمرد معروف؛ یعنی ابلیس که از سجده بر حضرت آدم علیهالسلام سر باز
زد و نیز بر فرزندان او که از جنس جن است، اطلاق میشود.
به همین منظور
موضوع «وسوسههای شیطان و کید او» را از کتاب «نشان از بینشانها» نوشته
علی مقداد اصفهانی که گذری بر شرح احوال و شیوه سلوکی عارف سالک شیخ حسنعلی
نخودکی اصفهانی است برای عموم علاقهمندان ذکر میشود:
در سفارش و
وصیت امیرالمؤمنین علی(ع) به کمیل بن زیاد چنین آمده است: شیطان با کید و
مکر لطیفش به سوی تو میآید و تو را به طاعتی امر میکند که میداند با آن
الفت و انس داری و آن را فرو نمیگذاری، پس تو گمان میبری که او فرشتهای
بخشنده است، در حالی که بدون تردید او شیطان رانده شده است پس وقتی به او
انس گرفتی و اطمینان یافتی، تو را به اتخاذ تصمیماتی هلاککننده که نجاتی
در آن نیست وا میدارد.
ای کمیل! وقتی که شیطان در سینهات وسوسه کرد
بگو: «از شیطان گمراه به خدای توانا پناه میبرم، و از شر آنچه در قضا و
قدر الهی معین شده است به حضرت محمد(ص) که راضی و خشنود از حق است پناهنده
میشوم، و از شر جن و انس به معبود انسانها پناه میبرم، و صلوات و سلام
خداوند بر حضرت محمد و خاندانش باد»؛ أَعُوذُ بِاللّه الْقَوِی مِنَ
الشَّیطانِ الْغَوِی وَ أَعُوذُ بِمُحَمَّدٍ الرَّضِی مِنْ شَرِّ ما
قَدَّرَ وَ قَضی، وَ أَعُوذُ بِإِلهِ النّاسِ مِنْ شَرِّ الْجِنَّةِ وَ
النّاسِ أَجْمَعینَ.این پناه جستن به حق تو را از زحمت و اذیت ابلیس و
شیاطین همراه او، اگر چه تماماً مثل او ابلیس باشند، کفایت خواهد کرد.
روی عن الصادق(ع): صَوْمُ شَهْرِ الصَّبْرِ وَثَلَاثَةِ أَیَّامٍ مِنْ کُلِّ شَهْرٍ یُذْهِبْنَ وَحَرَ الصَّدْرِ.
از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: روزه سه روز در هر ماه معادل روزه تمام عمر است و موجب زائل شدن وسوسه درون سینه میشود.
امیرالمؤمنین
علی(ع) میفرمایند: وقتی شیطان یکی از شما را وسوسه کرد، باید به خداوند
پناه برد و با زبان و قلب خود بگوید: به خدا و رسول او ایمان آوردم و دین
خود را برای او خالص گردانیدم؛ آمَنْتُ بِاللهِ وَ بِرَسُولِهِ مُخْلِصاً
لَهُ الدِّینَ.
در کتاب سفینة البحار از علی(ع) نقل شده است که پیغمبر
صلیالله علیه و آله فرمود: برای هر قلبی وسوسهای است، پس وقتی وسوسه حجاب
قلب را درید و زبان به آن گویا شد، موجب عقوبت بنده میشود، و هنگامی که
هنوز حجاب قلب را پاره نکرده و زبان آدمی به آن گویا نشده است، گناهی بر
بنده نیست.
و نیز روایت شده است که وقتی درباره عظمت و جبروت خداوند یا
برخی از صفات او چیزی (وسوسهای) به قلبت خطور کرد، بگو: «لا إله إلا الله
محمد رسول الله علی أمیر المؤمنین»، وقتی چنین گفتی، به سوی ایمان خالص
بازگشتهای.
امام صادق(ع) فرمود: شیطان به وسیله وسوسه در سینه بندهای
جای نمیگزیند، مگر آنکه چنین از یاد خدا اعراض و دوری کند و امر الهی را
ضعیف و خوار شمارد و آنچه را که خداوند نهی فرموده مرتکب شود و آگاهی حق را
بر سرّ و باطن خویش فراموش کند.
آنچه از وسوسه که در قلب جای
نگرفته باشد، ناشی از معرفت قلب و مجاورت طبع است. اما وقتی وسوسه در قلب
جایگیر شد، همان گمراهی و کفر خواهد بود. خداوند عز و جل به لطف دعوت خویش
بندگان را به سوی خود خوانده است و آنان را از دشمنی ابلیس آگاه فرموده
است. پس فرمود - که عزیز است گوینده آن: «بدون شک شیطان دشمن شما است، پس
او را دشمن بدارید»؛ إِنَّ الشَّیْطَانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ
عَدُوًّا.
پس با او همچون شخص غریب با سگ چوپان باش که غریب برای آنکه
سگ را از خود منصرف کند به صاحب سگ پناهنده میشود. همچنان وقتی شیطان در
حال وسوسه به سویت آمد تا تو را از راه حق دور کرده و گمراهت کند و تو را
از یاد خدا به فراموشی بیندازد، از او به پرودگار خودت و او پناهنده شو، پس
بدون تردید خداوند، حق را در برابر باطل تقویت نموده و مظلوم را یاری
میکند، به فرموده او -عز و جل-: «بدون شک شیطان را بر کسانی که ایمان
آوردهاند و بر پروردگارشان توکل میکنند، سلطنت و چیرگی نیست»؛ إِنَّهُ
لَیْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَلَى رَبِّهِمْ
یَتَوَکَّلُونَ.
و تو هرگز قادر به رهایی از سلطه و غلبه شیطان و شناخت
نسبت به کیفیت آمدن او و راهها و شیوههای وسوسه او نیستی، مگر از طریق
دوام در مراقبت، و استقامت و پایداری بر بساط خدمت، و بیم از خداوند آگاه،
ذکر کثیر و زیاد. و اما وقتی را که انسان به بیهودگی میگذراند، در آن
اوقات صید شیطان میشود لذا عبرت بیاموز از آنچه که شیطان با خویشتن کرد:
تکبرش و گمراه کردنش. بنگر که چگونه عمل و عبادت و بصیرتش او را مغرور و
فریفته کرد و دچار عجب و خودبینی ساخت و چگونه آن عمل و معرفت و استدلال به
آنچه که عقلش دریافته بود او را بر خداوند گستاخ نمود، که لعنت جاودانه بر
او باد. پس گمان تو نسبت به نصیحت و دعوت او برای دیگری چیست؟! به ریسمان
محکمتر خداوند چنگ بزن، آن چیزی جز پناهندگی و اضطرار به سوی حق همراه با
صحت و صداقت در افتقار و درویشی در هر نفسی نیست.
و مبادا که شیطان با
آراستن طاعات، تو را بفریبد زیرا که او 99 درِ خیر را برای تو میگشاید تا
در مورد یکصدم بر تو غلبه یابد پس به وسیله مخالفت با دستوراتش و بستن راهش
و ضدیت با خواهشهایش با او مقابله و ستیز کن.