۸ قسط طلب مردم ایران از سران فتنه و فتنهگران
اظهارات برخی چهرههای سیاسی اصلاحات مانند محمدرضا خاتمی مبنی بر اینکه "از طلب سال 88 خود گذشتیم" باعث شد کمپینهای مختلفی با مشارکت گسترده و قابل توجه بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی با عنوان «فراموش نمیکنیم» راهاندازی شود و بسیاری با اشتراک گذاشتن تصاویری از سال 88 و هزینههایی که سران فتنه برای مردم به وجود آوردند، در تلاش هستند تا وقایع اسفبار پس از انتخابات 22 خرداد 88 را بازخوانی کنند.
* * *
برای بررسی بیشتر طلبهای مردم از سران فتنه 88، گوشهای از اقساط طلب مردم را از سران فتنه در زیر بازخوانی میکنیم:
قسط اول طلب مردم: اتهام دروغ «تقلب» و هتک حیثیت عوامل اجرایی انتخابات
تاریخ پس از انقلاب را که مینگریم پر است از انتخاباتهایی که همیشه یک پای برندهاش همین جریانی بود که به انتخابات سال 88 اعتراض کرد. اصلاحطلبان با همین سازوکار سالها در مسئولیتهای مهم حضور داشتند بعضاً توسط مردم انتخاب میشدند. آیتالله هاشمی رفسنجانی بهعنوان یکی از معترضین به نتایج انتخابات، چند دوره عضویت در مجلس شورای اسلامی، مجلس خبرگان و 2 دوره ریاست جمهوری این کشور را عهدهدار بود. مهدی کروبی 2 دوره با عضویت در مجلس بهعنوان رئیس انتخاب شد و میرحسین موسوی با واسطه از مردم 2 بار برای نخست وزیری رأی اعتماد گرفت.
مشارکتیها و کارگزارانیها بارها با همین سازوکار نماینده مجلس شدند. دروغ تقلب آنقدر بزرگ بود که سران مشارکتی فتنه به اتهام ناروای خود اعتراف کنند. تاجزاده از اعضای جبهه منحله مشارکت میگوید: "من خودم مجری انتخابات بودم. در این سیستم تقلب ممکن نیست". تاجیک، حجاریان و عطریانفر، ابطحی و سایر شخصیتهای اصلاحطلب نیز بارها اذعان کردند "تقلب" صرفاً اسم رمز آشوب بود. صدای خاتمی هم بعدها منتشر شد که گفته بود: "من اصلاً نگفتم تقلب شده". اما آیا به همین راحتی میشود به نظام اتهام تقلب زد و مشارکت 85درصدی را زیر سؤال برد و بعد گفت: "حالا سوء تفاهم بوده است"؟!
قسط دوم طلب مردم: خونبهای شهدای فتنه
آیتالله صدیقی خطیب موقت نماز جمعه تهران در مورد شهدای فتنه 88 میگوید: "شهدای فتنه پس از انتخابات 88 مظلومترین شهدای انقلاب هستند" که بهدرستی مظلومیتهای خانوادههای آنها را در مصاحبهها و گفتوگویشان میتوان نشان داد. در میان شهدای فتنه نام مادر و دختری به چشم میخورد که کنار حوزه 107 نینوا چادر از سرشان کشیدند و در 25 خرداد بهدست فتنهگران به شهادت رسیدند.
مادر حسین غلام کبیری، مادر شهید امیرحسام ذوالعلی، هنوز چشمانشان خون میگرید. شهدای فتنه سال 88 همگی مظلومانه و بهخاطر فتنهای که سران فتنه مدعی "سوء تفاهم" بودن آن هستند، قربانی شدند. طلب مردم از سران فتنه خونبهای این قربانیان است که خونشان بهناحق بر زمین ریخته شد.
قسط سوم طلب مردم: آبروی بینالمللی ایران
چند هفته پیش از انتخابات بود که باراک اوباما در نامهای به جمهوری اسلامی ایران گفته بود مشکلات منطقه بدون دخالت ایران حل نخواهد شد. مذاکرات هستهای به نقاط امیدوار کنندهای رسیده بود و در پیشنویس اول نشست ژنو غرب متعهد به پذیرش غنیسازی 20 درصد در خاک ایران شده بود اما فردای انتخابات 22 خرداد لحنها عوض شد. مذاکرات هستهای ربطی به انتخابات نداشت اما غرب و ایالات متحده فشارهای خود به مذاکرات را گسترش دادند.
اوباما موسوی را "الهامبخش" معرفی کرد. آلمان، انگلیس، فرانسه و چند کشور اروپایی دیگر اعتراضها در ایران را دستاویزی برای فشار و خدشه به چهره بین المللی انقلاب کردند.
قسط چهارم طلب مردم: تشدید تحریمها علیه ایران
اگرچه در طول سالیان انقلاب هیچگاه تحریمی علیه جمهوری اسلامی متوقف نشده است و همیشه یک عامل بیرونی بهعنوان "تحریم" در مسائل کشور با شدت و ضعف تأثیرگذار بوده است اما اتفاقی که پس از فتنه 88 روی داد بسیار تلخ بود. راهبرد تحریم روند فزایندهتری یافت. اوباما در مارس 2009، با تمدید شرایط اضطراری و خطر ایران، تحریمها را که بهموجب قانون "اعمال قدرت اقتصادی در شرایط اضطراری بین المللی IEEPA" اعمال میکرد، تمدید کرد.
در تاریخ اول اکتبر 2010 نیز قانون "قانون جامع تحریمها، مسئولیتپذیری و محرومیت ایران CISADA" در کنگره آمریکا تصویب و به اجرا گذاشته شد که شامل؛ تحریم انرژی، بانکی و فروش بنزین به ایران میشد. یکی دیگر از پیامدهای بلافصل فتنه در رابطه با افزایش فشارها وارد شدن و همراهی برخی کشورهای اروپایی با آمریکا است.
این تحریمها مجموعهای از خدمات و اقلام دارویی، نظامی، صادراتی و وارداتی، سرمایه گذاری، مسافرت، حمل و نقل، همکاریهای فنی و برخی موارد دیگر را در بر میگرفت. تحریمهای دارویی در آن مقطع بهشدت در وضعیت بهداشت و درمان کشور تأثیرگذار بود.
قسط پنجم طلب مردم: اهانت به شعور مردم با شرکت در ختم افراد زنده
یکی از بهتانگیزترین وقایع سال 88 شرکت میرحسین موسوی، زهرا رهنورد، مهدی کروبی و اعضای ستادشان در مراسم قربانیان خیالی فتنه بود، افرادی که چند روز پس از اعلام مرگشان پشت دوربین واحد مرکزی خبر میآمدند و اعلام میکردند زنده هستند. موسوی که با شعار «مبارزه با دروغ» پا به عرصه انتخابات گذاشته بود بههمراه همسرش در ختم افراد زنده شرکت میکرد!
جالبتر آنکه رسانههای حامی فتنه از بیبیسی گرفته تا برخی سایتهای داخلی برای این افراد اعلامیه منتشر میکردند و دیگران را برای حضور به مراسم آنها دعوت میکردند. 69 شهید ادعایی الویری و بهشتی که سایت نوروز ارگان رسمی جبهه مشارکت نیز سه نفر به آن اضافه کرده بود تا با عدد 72 با آبروی جمهوری اسلامی بازی کند، نه شماره شناسنامه داشتند و نه نام پدر و این اسامی جعلی بودند. اتهام شکنجه و آزار جنسی زندانیان نیز توسط کروبی مطرح شد که سندی دال بر واقعیت داشتن آن هیچگاه ارائه نشد.
قسط ششم طلب مردم: اهانت به مقدسات مردم در عاشورای 88
بیشک یکی از تلخترین رویدادهای سال 88، واقعه اسفناک عاشورا بود. آتش زدن پرچم عزای اباعبدالله علیه السلام و توهین به اصل ولایت فقیه، رقص و هلهله در روز شهادت سرور و سالار شهیدان دل بسیاری از عاشقان اهل بیت و ولایت را به درد آورد.
اتفاقی که پیش از این از هیچ یک از گروههای برانداز از سلطنت طلبها و منافقین و کومله و ... سر نزده بود از حامیان سران فتنه سر زد و در عین بهت و حیرت مورد تمجید آنان نیز قرار گرفت.
موسوی در بیانیه 17 خود هتاکان به ساحت عاشورا را «مردمی خداجوی» خواند و کروبی آنان را «فرزندان زهرا» نامید. اگرچه حضور مردم در 9 دی فتنهگران را سر جای خود نشاند، اما هرگز این اتفاق تلخ از ذهن مردم پاک نشد.
قسط هفتم طلب مردم: امیدوار کردن دشمن
آدام ارلی، سفیر آمریکا در بحرین قبل از مذاکرات اکتبر در ژنو گفته بود: "اگر مذاکرات ژنو موفقیتآمیز نباشد و در آن پیشرفتی حاصل نشود، آمریکا قصد دارد همزمان با تشدید تحریمها، اعمال فشار سیاسی علیه تهران را با حمایت "رسمی"، "علنی" و "گسترده" از موسوی و خاتمی وسعت بخشد، چراکه هیچ فشاری به دولت ایران بدون تقویت جریانهای طرفدار غرب در ایران کارساز نیست".
این جمله را اضافه کنید به عبارتی که پترائوس فرمانده سابق نیروهای آمریکایی در منطقه درباره ایران پس از انتخابات گفته بود: "حتماً میتوان تأسیسات هستهای ایران را مورد هدف قرار داد. تأسیسات ایران در مقابل حمایت بمبها آسیبپذیر هستند".
همه این تعابیر در حالی است که تا پیش از بهار 88 آمریکا راهبرد تعامل را بهجای براندازی در سیاست خارجی خود در مورد ایران در دستور کار قرار داده بود و حرف از تعدیل سیاستهای خود در قبال ایران میزد، تا جایی که برژینسکی مشاور اسبق امنیت ملی آمریکا که توصیههای وی نقش مهمی در پیروزی اوباما در انتخابات داشت، در تاریخ 28 آبان 87 و در گفتوگو با مجله آلمانی "اشترن" میگوید: "واقعیت این است که دوران حماقت ابرقدرتی آمریکا به پایان رسیده است، درباره ایران و برنامه هستهای ایران نیز ما به رویکرد واقعگرایانه، منعطفتر و منطقیتر نیازمندیم. ما باید مذاکره کنیم؛ ما ممکن است حتی بدون پیششرط مذاکره کنیم".
قسط هشتم طلب مردم: یتیم شدن علیرضا و آرمیتا
فریدون عباسی رئیس سابق سازمان انرژی اتمی در گفتوگو با خبرگزاری تسنیم میگوید: "فتنه 88 زمینهساز ترور دانشمندان هستهای شد." و بعد از مدتها دشمنان جمهوری اسلامی دوباره پس از فتنه 88 به رویکرد تخریب و ترور روی آوردند. از ترورهای جنوب شرق کشور تا ترور شخصیتهای علمی و دانشمندان هستهای در تهران.
بمبگذاری و تحرکات تروریستی که از رفتارهای پرتکرار منافقین در سالهای اول انقلاب بود که پس از فتنه سال 88 قوت گرفت. دشمن صهیونیستی که از پیروزی فتنه در ایران ناامید شده بود با کینهای که از پیشرفتهای هستهای کشور داشت و در مذاکرات نیز اقبالی نیافته بود، دست به ترور دانشمندان هستهای زد.
در اولین اقدام تروریستی دکتر علیمحمدی ترور شد و به شهادت رسید. شهید دکتر مجید شهریاری که نقش مهمی در تولید سوخت 20 درصد ایفا کرده بود در عملیاتی تروریستی به شهات رسید. داریوش رضایینژاد شهید بعدی صنعت هستهای کشور بود که از کینه منافقین در یکی از خیابانهای تهران ترور شد.
مصطفی احمدی روشن نیز در روزهای پیش از اربعین سال 90 در خودروی بمبگذاری شده به مقام رفیع شهادت نائل شد. بهموازات این ترورها در تهران، جنوب شرق کشور آبستن حوادثی بود که بهسرکردگی عبدالمالک ریگی اتفاق میافتاد. جنایات تاسوکی، حمله به مراسم عاشورای چابهار و بمبگذاری مسجد زاهدان و ... از عملیاتهای تروریستی بود که بعد از فتنه توسط ریگی از حامیان موسوی و کروبی صورت میگرفت.
* * *
اگرچه لیست بلندبالای مطالبات مردم از سران فتنه در این مجال نمیگنجد اما سعی شد گوشهای از جنایات فتنهگران در سال 88 که در قالب «فراموش نمیکنیم»های مردم از آن روزها قرار گرفته است، اشارهای داشته باشیم.