حجت السلام قاسم روانبخش : یک انتخابات و ۱۰ پیام 

در طی سال‌های حاکمیت اصلا‌ح‌طلبان، از میان روزنامه‌ها و نشریات آن‌ها صدها و هزاران شبهه دینی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی برخاست که اذهان بسیاری را مشوش کرد. آن‌ها به گونه‌ای سخن می‌گفتند که تنها منجی جامعه ایران، جریان مدعیان اصلا‌ح‌طلبی است و این جریان می‌تواند کشور را به بهشت موعود تبدیل کند. نقد جدی جریان اصلا‌ح‌طلبی بر جریان موسوم به راست مقایسه خود با آن می‌توانست تا حدود زیادی، مخاطب را مجذوب خود سازد ولی روی کارآمدن دولت اصول‌گرا و انقلا‌بی دکتر احمدی‌نژاد که فارغ از هرگونه صف‌بندی‌های سیاسی موسوم به راست و چپ بود، سحر بسیاری از شبهات و اتهامات ابطال شد و حقیقت بر همگان آفتابی گردید و شاید به همین دلیل بود که بسیاری از رجال برجسته هر دو جریان برای پیروزی مجدد او با یکدیگر پیمان بسته بودند دولت نهم با برگزاری انتخابات پرشور ۲۲ خرداد، حماسه‌ای آفرید که بسیاری از شبهات و پرسش‌های مطرح شده در طول دوران اصلا‌حات و پس از آن را پاسخ در خور داد که به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم:

 

1. توسعه سیاسی

 مهم‌ترین شعار آقای خاتمی و اصلا‌ح‌طلبان در انتخابات دوم خرداد ۷۶ و هشت سال حاکمیت آن‌ها، توسعه سیاسی بود؛ آن‌ها مهم‌ترین رسالت خود را در حکومت، توسعه سیاسی می‌دانستند و حتی از ارائه برنامه اقتصادی برای کشور خودداری می‌کردند و می‌گفتند رسالت ما در این دولت، توسعه سیاسی است و گاه از این اصل هم فراتر رفته، توسعه سیاسی را مقدمه توسعه اقتصادی و فرهنگی می‌شمردند و می‌گفتند تا توسعه سیاسی انجام نگیرد هرگز به توسعه اقتصادی نخواهیم رسید و از این بالا‌تر دموکراسی سیاسی را مقدمه دموکراسی اقتصادی برمی‌شمردند! ولی مع‌الا‌سف شعار توسعه سیاسی آن‌ها عملا‌ً به تضییق سیاسی انجامید و حتی در درون خانواده اصلا‌ح‌طلبان، پدرسالا‌ری سیاسی حزب مشارکت صورت گرفت که موجب اعتراض دیگر احزاب انجامید و در عرصه انتخابات نیز مشارکت پایین مردم در انتخابات شوراهای دوم و مجلس هفتم را درپی داشت. در انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری نیز که درصد مشارکت تا حدودی بالا‌رفت و به مرز ۳۰ میلیون نفر رسید، به دلیل حضور دکتر احمدی‌نژاد در عرصه انتخابات بود وگرنه مشارکت سیاسی مردم در عرصه انتخابات بسیار پایین‌تر از آن‌چیزی می‌بود که در ۲۷ خرداد ۸۴ اتفاق افتاد. ولی دولت نهم به‌رغم آن‌که شعار محوری خودش را توسعه سیاسی قرار نداده بود؛ دامنه توسعه سیاسی را به اعماق روستاها و بخش‌‌های دورافتاده کشور گسترش داد به‌طوری که در انتخابات اخیر، ملت ایران با حضور ۸۵ درصدی خود و ریختن ۴۰ میلیون را‡ی به صندوق‌ها حماسه‌ای شبیه رفراندوم قانون اساسی آفریدند. توسعه‌ای که حضور واجدان شرایط روستاها و بخش‌ها و شهرهای کوچک را به مرز ۱۰۰ درصد رساند. این آمار نشان می‌دهد که اگر دولتی به آرمان‌های امام و انقلا‌ب پایبند باشد (گرچه شعار محوری‌اش توسعه سیاسی نباشد) بالا‌ترین مشارکت سیاسی را می‌تواند در انتخابات برای کشور رقم بزند.

 

2. رفراندوم انجام شد

 سا‌ل‌های متمادی، برخی معاندان و دشمنان نظام اسلا‌می با بهره‌گرفتن از منطق جدلی امام(ره) در بهشت زهرا در برابر شاه، این شبهه را دامن می‌زدند که امام(ره) می‌گفتند: بر فرض که پدران ما یک روز به حکومت سلطنتی را‡ی داده یا پذیرفته باشند آن‌ها که نمی‌توانستند برای ما تصمیم بگیرند ما حکومت سلطنتی نمی‌خواهیم. شبهه‌پراکنان نیز با بهره‌گیری از این سخن امام(ره) می‌گفتند برفرض که پدران ما در ابتدای انقلا‌ب «جمهوری اسلا‌می» را پذیرفته‌اند آن‌ها نمی‌توانستند برای ما تصمیم بگیرند الا‌ن باید مجدداً رفراندوم شود تا ما هم نظرمان را بگوییم و به‌عبارتی این‌گونه افراد، خود و اطرافیان خود را می‌دیدند و فکر می‌کردند همه ملت مثل آن‌ها فکر می‌کنند. از این‌رو خواستار رفراندوم می‌شدند تا نوع حکومت از جمهوری اسلا‌می به جمهوری مورد نظر آن‌‌ها (جمهوری دموکراتیک) تغییر یابد. ولی انتخابات اخیر از مرز یک انتخابات فراتر رفت به یک رفراندوم بزرگ تبدیل شد چرا که ۴۰ میلیون نفر مردم ایران با اعتقاد به نظام اسلا‌می و قانون اساسی جمهوری اسلا‌می و نوع حکومت (جمهوری اسلا‌می) به پای صندوق‌های را‡ی آمدند و به گفتمان امام و انقلا‌ب را‡ی آری دادند؛ ۲۵ میلیون را‡ی به احمدی‌نژاد در واقع را‡ی به گفتمان امام و انقلا‌ب بود که به‌رغم تخریب سنگین علیه ایشان، به صندوق‌ها ریخته شد اکثریت ۱۳ میلیون را‡ی به میرحسین موسوی نیز در واقع را‡ی به همان گفتمان امام و انقلا‌ب بود، چرا که او با گرته‌برداری از شعارها و منش‌های دکتر احمدی‌نژاد، خود را به مراتب داغ‌تر از احمدی‌نژاد، پیرو امام و انقلا‌ب معرفی می‌کرد. (این آرا، اگر امروز باردیگر انتخابات تکرار می‌شد به‌دلیل مواضع غیراصولی و خصمانه میرحسین موسوی پس از انتخابات به سبد آرای احمدی‌نژاد اضافه میشد و آرای میرحسین به مرز کم‌تر از یک میلیون می‌رسید) به‌راستی کدام نظام‌ها و حکومت را در جهان می‌شناسید که پس از گذشت ۳۰ سال از عمر آن، مردم با همان شور و حرارت اول انقلا‌ب، بر آن مهر تأیید بزنند؟

 

3. اسلا‌م‌محوری به جای ملی گرایی

 سال‌های طولا‌نی، تلا‌ش شد که به جای اسلا‌م‌گرایی روحیه ناسیونالیستی و ملی‌گرایی را در کشور نهادینه کنند. مدعیان اصلا‌ح‌طلبی با تحریک قومیت‌ها و اقلیت‌های مذهبی تلا‌ش می‌کردند آتش درگیری‌های قومیتی را در کشور بر افروزند و عروه`‌الوثقی اسلا‌م و ارزش‌های اسلا‌می که در رهبری ولی فقیه جمع است از مرکز تمسک چنگ مردم خارج سازند. در این صورت در بحران و زبانه‌های آتش جنگ‌های قومیتی و مذهبی هیچ‌کس را یارای جمع‌کردن و مهار آن نیست. انتخابات اخیر نشان داد که این نیزه‌ها نیز به سنگ اصابت کرده است، چرا که ملت ایران ملتی ریشه‌دار و متدین است و هرگز ملیت و قومیت را بر اسلا‌م ترجیح نمی‌دهد. مردم در این انتخابات نشان دادند که گفتمان امام و انقلا‌ب را که همان گفتمان اسلا‌م و ارزش‌های آن است، پایبندند و آن‌را با هیچ‌چیز دیگری معامله نمی‌کنند. آرای بسیار بالا‌ی مناطق ترک‌نشین مثل زنجان، آذربایجان شرقی، اردبیل و… به احمدی‌نژاد به‌رغم آنکه میرحسین موسوی ترک‌زبان بود بسیار حائز اهمیت است و جالب این‌که در اکثر استان‌ها، دکتر احمدی‌نژاد با درصد بسیار بالا‌یی از دیگر نامزدها جلو افتاد. البته برخی نامزدها مثل میرحسین موسوی که فکر می‌کردند تبلیغات ناسیونالیستی جبهه دوم خرداد در پررنگ‌کردن جنبه‌های قومیتی و نژادی مؤثر افتاده است یکی از دلا‌یل باطل‌بودن انتخابات را نتایج غیرناسیونالیستی انتخابات برمی‌شمرند و می‌گویند همسر من اهل لرستان است پس باید را‡ی من در این استان از احمدی‌نژاد بالا‌تر باشد و خود من اهل آذربایجان شرقی‌ام چرا احمدی‌نژاد از آرای بالا‌ی ۷۰ درصد در این استان بهره‌مند شده است. لا‌زم به ذکر است آقای موسوی در شهر زادگاه خود (شبستر) از آقای احمدی‌نژاد پیشی گرفت.

 

4. اهانت به مردم

 سال‌ها شعار مردم‌سالا‌ری، جبهه مدعیان اصلا‌حات گوش فلک را کرده بود. آن‌قدر این شعار پررنگ مطرح می‌شد که کسانی فکر می‌کردند اصول‌گرایان دشمن مردمند و تنها حامیان مردم و معتقدان به حق مردم، جریان اصلا‌ح‌طلبی است. در این انتخابات معلوم شد که آن‌ها در این شعار هم دروغ می‌گویند چرا که با نمونه‌ حرف‌هایی که در بالا‌ ذکر شد به شعور مردم اهانت کرده‌اند!

به‌راستی آیا این سخن به مردم جفا نیست که ما پس از گذشت ۳۰ سال از انقلا‌ب و شکوفاشدن استعدادهایشان افکار آن‌ها را در این حد پایین بیاوریم که به‌خاطر آن‌که سال‌ها پیش یکی از آن استان زن گرفته است، مردم آن استان باید امروز به او را‡ی بدهند؟!

 چنان‌چه می‌خواست این‌گونه ملا‌ک‌ها، عامل را‡ی مردم باشد آقای کروبی که خودش اهل لرستان است می‌بایست از میرحسین موسوی در این استان بیشتر را‡ی بیاورد. تجربه نشان داده است که مدعیان طرفداری از مردم و مردم‌سالا‌ری تا آن‌جا از مردم تجلیل می‌کنند و از فهم و شعور بالا‌ی آن‌ها سخن به میان می‌آورند که به آن‌ها را‡ی بدهند و اطراف آن‌ها جمع شوند ولی چنان‌چه از آن‌ها رویگردان شوند لشکر قابلمه به دست، آدم‌خوار، دلفین‌هایی که در سفر استانی احمدی‌نژاد اطراف ایشان بالا‌ و پایین می‌پرند معرفی می‌شوند!

 

5. آقای محمدرضا خاتمی در انتخابات ۸۴ برای مشخص‌کردن وزن سیاسی شخصیت‌ها و ایدئولوگ‌های جریان فکری، پیشنهاد داد که آیت‌ا… مصباح نامزد ریاست‌جمهوری شود تا وزن ایشان در برابر آقای هاشمی و خاتمی و… مشخص گردد. انتخابات ۸۴ نشان داد که وزن تفکر آیت‌ا… مصباح چقدر است. به‌رغم آن‌که ایشان رسماً در انتخابات از فرد خاصی حمایت نکردند همین اندازه که نشریه پرتو و شاگردان ایشان از دکتر‌احمدی‌نژاد حمایت کردند، ایشان در برابر آقای هاشمی رفسنجانی که همهِ احزاب چپ و راست از او حمایت می‌کردند با آرای نزدیک به ۱۸ میلیون پیروز شد و در این انتخابات نیز دکتر احمدی‌نژاد به‌رغم عدم صدور بیانیه از سوی آیت‌ا… مصباح و البته با حمایت شاگردان ایشان و هفته‌نامه پرتو سخن و… از آرای ۲۵ میلیونی برخوردار شد. در مقابل وزن متفکر اصلی و ایدئولوگ جریان اصلا‌حات جناب دکتر سروش نیز مشخص گردید وی که از حامیان اصلی جناب آقای کروبی بود در انتخابات، پس از آرای باطله در مقام پنجم قرار گرفت! این موضوع نشانگر آن است که مردم نسبت به روشنفکران وابسته و دگراندیشان و تضعیف‌کنندگان دین و ارزش‌های والا‌ی انسانی و دینی، رویگردان هستند. این پیام همان پیامی است که مردم پس از مرگ کسروی مرتد به روشنفکران وابسته دادند که اجازه ندادند جنازه کسروی در قبرستان مسلمانان دفن شود و مجبور شدند در میان دره‌ای از دره‌های اطراف تهران به خاک بسپارند. این انتخابات نشان داد که افرادی مثل کدیور، سروش، آغاجری، مهاجرانی، منتظری، صانعی و… از چه منزلتی در میان ملت برخوردارند.

 

6. مرگ حتمی مدعیان اصلا‌ح‌طلبی

 مدعیان اصلا‌حات، برای آن‌که اصلا‌حات را از مرگ حتمی برهانند، رهبر اصلا‌حات آقای خاتمی را از نامزدشدن بازداشتند و آقای موسوی که ۲۰ سال در انزوا می‌زیست به عرصه آوردند تا اصلا‌حات آسیب نبیند ولی با آمدن موسوی، مجبور شدند همهِ احزاب و گروه‌ها و شخصیت‌های آنان از جمله هاشمی رفسنجانی، خاتمی، صانعی، منتظری، مجمع روحانیون مبارز، سازمان مجاهدین، مشارکت، کارگزاران، نهضت آزادی و حتی اپوزیسیون خارجی و برخی شخصیت‌های جناح موسوم به راست از آقای موسوی پشتیبانی کنند تا اصلا‌حات را از مرگ حتمی نجات دهند ولی آقای موسوی انتخابات را به باتلا‌قی تبدیل کرد که همه حامیانش را در آن باتلا‌ق فروبرد و به تعبیری تمام تخم‌مرغ‌های آنان که در سبد میرحسین و کروبی گذاشته بودند شکسته شد و نابود گردید.

بسیار روشن است که دیگر احزاب مشارکت، کارگزاران، اعتمادملی، مجمع روحانیون مبارز که با بیانیه‌های خود عملا‌ً و به نحوی در مقابل نظام و انقلا‌ب، ایستاده‌اند و طرفداران خود را به صفآرایی علیه نظام اسلا‌می دعوت کرده‌اند جزو خروج‌کنندگان علیه نظام اسلا‌می تلقی می‌شوند و این افراد دیگر نمی‌توانند در آینده کشور اسلا‌می، حیات سیاسی مجدد بیابند. دستگاه قضایی باید هرچه سریع‌تر تکلیف این‌گونه احزاب و افراد را مشخص کند و با باطل‌کردن پرونده حزبی آن‌ها دفاتر آن‌ها را مهر و موم کند و به فعالیت‌های ضدانقلا‌بی آن‌ها پایان دهد.

 

7. چه کسانی خشونت‌طلب بودند

 هشت سال دوران اصلا‌حات، مدعیان اصلا‌ح‌طلبی، با رویکرد شعار تسامح و تساهل، طرف مقابل را به خشونت‌طلبی متهم می‌کردند و حتی با وقاحت تمام آیت‌ا… مصباح را تئوریسین خشونت می‌نامیدند!انتخابات اخیر نشان داد، طرفداران واقعی خشونت چه کسانی‌اند و پیروان مهرورزی و را‡فت و مهربانی چه کسانی؟ استفاده از ادبیات زشت و انجام عملیات تخریبی با هزینه‌های هنگفت در طول انتخابات علیه رئیس‌جمهور قانونی ملت ایران و دعوت به شورش و آشوب‌های خیابانی و قتل و کشتار مردم و آتش زدن اموال دولت و مردم و ایجاد اغتشاش و ارعاب و ترس در میان مردم که خشونت‌های منافقین در دهه ۶۰ را به یاد می آورد پرده را از چهره خشن مدعیان اصلا‌حات برگرفت و تئوریسین‌های واقعی خشونت را به مردم نشان داد.

 

8. قانون‌گرایان قانون‌گریز

یکی از شعارهای اصلی مدعیان اصلا‌حات از جمله شخص آقای خاتمی در دوران هشت ساله اصلا‌حات و شعار عمده آقای موسوی در این دوره، قانون‌‌گرایی و عمل به قانون بود. آقای میرحسین موسوی می‌گفت آمده‌ام تا قانون را در کشور نهادینه کنم! انتخاب دهم نشان داد که مدعیان قانون‌گرایی، از همه قانون‌گریزترند، چرا که در جریان انتخابات و پس از آن، قانون اساسی و قوانین عادی کشور را نقض کرده، به زورآزمایی خیابانی، جنگ و گریز، آشوب و اغتشاش روی آوردند، چرا که می‌دانستند در محکمهِ قانون، هیچ حرفی برای گفتن ندارند، اگر راهی برای موفقیت آن‌ها باشد همین قانون‌شکنی و آشوب‌های خیابانی است!

 

9. آمریکایی‌بودن مدعیان اصلا‌حات

درباره آمریکایی‌بودن اصلا‌حات و مدعیان اصلا‌ح‌طلبی، همواره علا‌ئم و نشانه‌هایی مطرح می‌شد و اعترافات سیامک پورزند مبنی بر آوردن دلا‌رهای آمریکایی برای آنان بر قوت این احتمال می‌افزود تا این‌که در سال گذشته بوش رسماً حمایت قاطع خود را از اصلا‌ح‌طلبان سراسر دنیا از بیروت تا ایران اعلا‌م کرد؛ ولی باز هم شاید برای برخی افراد دیرفهم جای تأمل و سؤال باقی می‌گذاشت. حوادث پس از انتخابات دهم و صدور بیانیه‌های تند و خشن بر ضد نظام و دعوت به آشوب و اغتشاش از سوی تئوریسین‌های این جهان سیاسی، و حمایت همه‌جانبه آمریکا و برخی کشورهای اروپایی و حتی اسرائیل خبیث، آخرین لا‌یه‌های زیرین جریان سیاسی مدعیان اصلا‌ح‌طلبی و حامیان فکری آنان را بر همگان آشکار ساخت به‌طوری که ادبیات به کار رفته در رسانه‌های بیگانه با بیانیه‌های این افراد و گروه‌ها یکی است و تفاوت چندانی ندارد!


10. مفسدان جایی ندارند

 علا‌وه‌ بر همه موارد فوق، انتخابات اخیر نشان داد که مفسدان در میان مردم هیچ جایگاهی ندارند سالهاست که موضوع برخورد با مفسدان اقتصادی در دستور کار نظام قرار گرفته و مقام معظم رهبری آن را اولویت کار قوای سه‌گانه قرار داده‌اند ولی مع‌الا‌سف این موضوع مهم، پی‌گیری جدی نمی‌شود. در انتخابات نهم یکی از دلا‌ئلی که مردم به احمدی‌نژاد اقبال نشان دادند عزم جدی او برای مقابله با مفسدان بود و این موضوع را مردم در طول ۴ سال ریاست‌جمهوری از ایشان مطالبه می‌کردند. تصمیم جدی ایشان در این دوره از انتخابات و نوع برخورد در مناظره‌ها حکایت از آن داشت که احمدی‌نژاد در این تصمیم ذره‌ای کوتاه نخواهد آمد؛ اگر ملت پشتیبانی کنند این آرزوی بزرگ رهبری و مردم تحقق خواهد یافت بنابراین، یکی دیگر از پیام‌های انتخابات دهم این است که دولت و سایر قوا در برخورد با مفسدان جدی‌تر عمل کنند و در برابر زیاده‌خواهی آنان کوتاه نیایند.