آیت الله مصباح یزدی در آستانه یوم الله نهم دی در گفت‌وگویی تفصیلی با محوریت فتنه و خطرات فتنه‌گران، تحلیل جامعی از موضوعات روز ارائه کرده و به شبهاتی که این روزها بیشتر شنیده می‌شود پاسخ داد.

اهمیت و ویژگی‌های نه دی"، " شرط اصلی  پذیرش توبه ساکتان و همراهان فته"، " اهمیت خطر انحراف در کنار فتنه"، " طبیعی بودن تغییر و منحرف شدن افراد و جریانات خوب و خوش‌سابقه با ذکر مصادیق تاریخی"، " دلایل شکل‌گیری فتنه‌‌بزرگ‌نر"، خطر اصلی که ما را تهدید می‌کند"، " مراتب اعتقاد به ولایت فقیه و مبانی اعتبار آن"، " چرایی لزوم تبعیت از ولی فقیهی که معصوم نیست"، عملکرد شورای فقهی جبهه پایداری"، " صالح مقبول یا اصلح؟"، " پروژه وحدت ملی ورشکستگان سیاسی"، بازگشت فتنه‌گران و همراهان آنها به قدرت" از جمله موضوعاتی بود که آیت الله مصباح یزدی درباره آن به سوالات خبرنگاران پاسخ داد.

ماجرای "فحش‌درمانی" که لبخند رهبر انقلاب را به همراه داشت

بسم الله الرحمن الرحیم، من ابتدا تشکر می کنم از اینکه حضرتعالی بر اساس سنت دو سال قبل، امسال هم این توفیق را نصیب دوستان هفته نامه 9 دی کردید تا هم برای گفتگو خدمت شما برسیم و هم همکاران تحریریه این هفته نامه دیداری داشته باشند. واقعا دوستان ما منتظر این دیدار سالانه هستند که در کنار گفتگو، بهره اخلاقی هم از این جلسه و دیدار ببرند. البته این توجه شما به هفته نامه 9 دی، هم برای ما توفیق است و هم مسئولیت آور.

خدا را شکر می کنیم که حضرتعالی را در صحت و سلامت می بینیم. ‌مدتی بود که کسالتی بر شما عارض شده بود و برخی از دوستان وقتی حضور شما در برخی از جلسات را روی ویلچر می دیدند، ناراحت بودند، ما هم وقتی این صحنه را می دیدیم خیلی اذیت می شدیم، ‌الحمدلله الان که صحت و سلامتی را در شما می بینیم خدا را شاکریم. امیدواریم سایه حضورتان همواره برای خدمت به اسلام و کمک به مقام معظم رهبری مثل همه سالهای گذشته مستدام باشد.

اگر اجازه بدهید از همین جا وارد بحث شویم و این قصه "فحش درمانی" را از شما بپرسیم. به یاد داریم که تا قبل از دوره اصلاحات به دلیل بیماری میگرن شدیدی که شما داشتید، کمتر تدریس، سخنرانی و فعالیت های سیاسی به این شکل علنی داشتید، ولی در ایام تحرک اصلاح طلبان آمریکایی، گاهی اوقات در یک روز پنج تا شش سخنرانی داشتید؛ همان ایام در خاطره ای، موضوع "فحش درمانی" را مطرح کردید. قصه این "فحش درمانی" چه بود؟ می خواهیم از زبان خودتان بشنویم.

بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین.

بنده به نوبه خودم از تلاش های مخلصانه جنابعالی و همکارانتان در نشریه 9 دی صمیمانه تشکر می کنم و امیدوارم خدمات شما مورد قبول حضرت صاحب الامر(عج) قرار بگیرد و به برکت دعای ایشان از اشتباهات و لغزش ها مصون بمانیم.

درباره این مطلب آنچه که بنده یادم می آید این است که بعد از مدتی کسالت یکبار که خدمت مقام معظم رهبری شرفیاب شده بودم، ایشان احوالپرسی کردند، بنده عرض کردم که برای درمانم یک کشف جدیدی کرده ام. ایشان تعجب کردند و پرسیدند چه راه درمانی پیدا کرده اید؟ گفتم من تا به حال آب درمانی، طب سوزنی و مواردی شبیه به آن را شنیده بودم ولی مدتی است که داروی جدیدی کشف کرده ام و در خودم تجربه کردم، دیدم موثر است. ایشان گفتند این داروی جدید چی هست؟ گفتم فحش درمانی؛ هر چه در این روزنامه های زنجیره ای بیشتر به ما فحش می دهند حالمان بهتر می شود. ایشان خندیدند و دعا کردند. بله بحمدالله ما از این نعمت در آن زمان بخصوص، خیلی بهره مند بودیم و خدای متعال هم لطف می فرمود آسیب قابل توجهی به ما نخورد.

البته استاد فکر کنم هنوز از این داروی درمانی استفاده می کنید! چون مدتی است که ما یک هجمه مجددی را از طرف برخی رسانه ها و برخی چهره ها نسبت به شما می بینیم.

بله، (با خنده) استمرار درمان در این سن شرط است، وقتی عوامل بیماری موجود هست، استمرار درمان هم باید باشد. بالاخره ما بر اساس تکلیفمان مجبوریم گاهی در صحنه حاضر باشیم و برخی خوششان نمی آید.

خدا ان شاءالله به شما صحت و سلامتی بدهد و البته از خدا می خواهیم که ما را هم دچار این فحش درمانی بکند که در راه خدا یک مقدار فحش بخوریم بلکه حالمان بهتر شود...

(با تبسم و خنده) البته معلوم نیست این دارو به همه مزاج ها بسازد!

نزدیک یوم الله 9 دی هستیم،‌ خب این روز هم در تاریخ انقلاب اسلامی واقعا یک روز بزرگ بود، اهمیتش را در مواضع مقام معظم رهبری نسبت به این روز می بینم؛ ‌ایشان معمولا ملاقات خصوصی با ستادهای بزرگداشت چنین روزهایی ندارند ولی در 9دی سال گذشته با ستاد بزرگداشت یوم الله 9 دی دیدار داشتند که تذکرات جدی هم آنجا فرمودند و تصریح کردند با این روز "شعاری" برخورد نکنید و تعبیرشان این بود که این روز در تاریخ انقلاب ماندگار شد، حتی فرمودند که بعد از ارتحال حضرت امام و تشییع جنازه حضرت امام (قدس سره)، تا امروز چنین تجمع مردمی ای نبوده الا 9 دی که در دفاع از حقیقت انقلاب اسلامی بود.

ولی به هر حال بعضی ها نمی خواهند این روز یادآوری شود، نمی خواهند این روز بزرگ داشته شود، نمی خواهند این روز به یاد مردم بیاید، بعضی وقت ها هم رسانه ها دچار این غفلت می شوند و خیلی ظاهری با این روز برخورد می کنند، اینکه چرا بعضی ها نمی خواهند یادآوری شود، ریشه اش چیست؟


اگر ما تحلیل روشنی از جریان 9 دی داشته باشیم، خواهیم فهمید که چرا مقام معظم رهبری عنایت خاصی به این روز دارند و تا آنجایی که بنده اطلاع دارم، هیچ کس به اندازه ایشان اهمیت این روز را درک نکرده است. اما اینکه چرا کسانی از این روز و حوادث اش و یادآوری و بزرگداشت اش خوششان نمی آید، بدیهی است؛ این روز در واقع خنثی کننده نقشه ای بود که شاید حدود دو دهه استکبار جهانی با کمک مزدوران داخلی اش آن را طراحی کرده بود و آنقدر سد ثغور کرده بودند و مقدماتش را فراهم کرده بودند که مطمئن بودند به نتیجه قطعی می رسند. طیف های مختلفی از سیاسیون داخلی و خارجی در اجرای این نقشه سهیم بودند، می شود گفت مثل جنگ احزاب یک ائتلافی بود از کفر و نفاق و دنیاپرستان و فرصت طلبان و بعضی افرادی که بی بصیرت بودند، هر چند سوء نیتی نداشتند؛ خب طبعا وقتی با آن نقشه های پیچیده و پر هزینه و طراحی شده وارد کار شدند و در مقابل با روشنگری مقام معظم رهبری و تبعیت مردم از ایشان مواجه شدند، با آن فراست خدادادی که مردم حزب اللهی و علاقه مندان به انقلاب دارند، همه آن نقشه ها را نقش بر آب کردند. طبعا برای دشمنان این مهم مصیبت بزرگی بود و یادآوری مصیبت هیچ وقت خوشایند نیست...

یوم الله نه دی تولد جدیدی برای انقلاب بود

خب ما می‌بینیم در کنار دشمنان خارجی و برخی از فتنه گران که همسو با دشمن عمل کردند، برخی از خواصی که به تعبیر شما سوءنیت نداشتند هم از یادآوری این روز خوش‌شان نمی‌آید، اینها چرا از یادآوری 9 دی ناراحتند.

طبیعی است، حتی آنهایی که غرضی نداشتند و در اثر بی بصیرتی و جهالت، کم و بیش حمایت هایی هم کرده بودند و بعد هم پشیمان شدند؛ از اینکه کاری که موجب پشیمانی شان شده دوباره یادآوری و احیا شود خیلی خرسند نمی شوند. آدم یک اشتباهی کرده و فهمیده اشتباه کرده و پشیمان هم شده اما دلش نمی خواهد دوباره بازگو بشود؛ اما اکثریت قریب به اتفاق جامعه اسلامی ما با اختلاف مراتبی که در معرفت و بصیرت دارند اهمیت این روز را به خوبی درک کردند و از یادآوری و بزرگداشتش خرسند می شوند و این را وظیفه دینی و ملی و انقلابی خودشان می دانند؛ اما حالا بحث ما در رابطه با تحلیل این داستان نیست که این رشته سر دراز دارد ولی همه ما می دانیم که یوم الله 9 دی در واقع یک تولد جدیدی برای انقلاب بود و اگر چنین حادثه ای اتفاق نیفتاده بود، خطرهای بزرگی انقلاب ما را تهدید می کرد که خدای متعال به برکت توجهات ولی عصر ارواحنا فداه و روشنگری های مقام معظم رهبری خطرها را رفع کرد و بار دیگر این انقلاب بیمه شد و قدم بلندی برای استحکام و پابرجایی خودش برداشت.

معاندان هم‌چنان مایه خطرند و باید مانند کفار و منافقین صدر اسلام با آنها مبارزه کرد

در لابه لای سخنانتان فرمودید که ما وظیفه بازگویی داریم، بالاخره بعضی ها در آن دوره عملکردشان به هر دلیلی عملکرد درستی نبود ولی آدم نمی تواند اینها را در صف فتنه گران بداند، ‌آن مقطع اشتباه کردند، بازخوانی این موضوع، الان طبیعتا یادآوری رفتار برخی ها در آن دوره می شود، آیا واقعا با این حساب ما وظیفه نداریم برای جلوگیری از تکرار فتنه، آن ایام را بازخوانی کنیم؟ بویژه که برخی از همان فتنه گران طلبکار هم شده اند.

الحمدلله یک قواعد کلی عقلی و شرعی داریم که با توجه به آنها عمده مسائل سیاسی و اجتماعی مان را می توانیم حل کنیم. یک حادثه ای اتفاق افتاد که طیف های مختلفی در آن شرکت داشتند و بطور کلی می شود اینطور تقسیم بندی کرد؛ بعضی ها آگاهانه و از روی عناد و به قصد براندازی نظام اقدام کردند، بعضی دیگر به قول طلبه ها به قصد ضروری، یعنی با اینکه اصالتا قصدشان براندازی نبود ولی ابایی هم نداشتند. یعنی با اینکه می دانستند اگر این حرکت فتنه انگیز انجام بگیرد، نظام اسلامی از بین خواهد رفت ولی از این کار ابایی نداشتند. خب اینها مراتب شناخت شان و انگیزه هایشان متفاوت بود.

بله کسانی عملکردشان از روی عناد بوده و همچنان بر آن باقی هستند و آنهایی که معاند هستند، قاعدتا به این زودی برنمی گردند، یا آن کسانی که قصد ضروری نسبت به براندازی داشتند یعنی می دانستند اگر این حرکت ادامه پیدا کند، انقلاب از بین می رود و ابایی نداشتند،‌ اینها هم وجودشان همچنان مایه خطر است و قطعا اینها را باید معرفی کرد، و باید از برنامه هایشان و از فعالیت هایشان جلوگیری کرد. یعنی باید با این دسته مبارزه کرد، همانطور که در صدر اسلام با کفار و منافقین و کسانی که بطانه آنها و کسانی که با دشمنان خارج از مرزها ارتباط داشتند می بایست مبارزه کرد، امروز هم همین طور است. اگر حفظ این نظام واجب است، دفع دشمنان هم واجب است.

ساکتان و مشارکت کنندگان فتنه اگر پشیمان شده‌اند باید از فتنه‌گران اظهار تبری کنند

اگر کسانی در حادثه به این مهمی سکوت کرده باشند و بعدا هم دائما کارشان را توجیه کنند، چه طور باید با آنها برخورد کرد؟

بله اگر کسانی غفلتی کردند یا واقعا امر به آنها مشتبه شده بود و از روی بی بصیرتی کاری انجام داده بودند یا سکوت کرده بودند و حالا واقعا پشیمان شده اند، باید پذیرفت. البته علامت پشیمانی شان هم این است که به نحوی از فتنه گران تبرّی بجویند و الا نمی شود فردی در کاری که چنین خطری برای انقلاب بوجود می آورد، یا مشارکت داشته باشد یا سکوت کرده باشد بعد هم هیچ اظهار تبرّی هم نکند! معنای این رفتار این است که چنین شخصی باز هم راضی است و اگر باز هم چنین اتفاقی بیفتد، آن کار را انجام خواهد داد.

یک قاعده کلی داریم که در نهج البلاغه به آن تصریح شده است: ‌امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند که ناقه ثمود را یک نفر پی کرد ولی خدای متعال کل قوم ثمود را هلاک کرد. خب با اینکه آنها عملا شرکتی در پی کردن ناقه نداشتند، بخاطر این که به این کار راضی بودند، خداوند عقابشان کرد. رضایت به کار کسانی که خیانت به اسلام می کنند و قصد براندازی دارند و یا با دشمنان اسلام همکاری می کنند، سبب می شود تا این شخص راضی در صف عاملین خیانت قرار بگیرد. اگر کسانی راضی باشند مثل قوم ثمود هستند که مستحق هلاکت اند. فقط بعد از اینکه تبری بجویند و توبه کنند،‌ (و اصلحوا و بیّنوا) یعنی هم خودشان را اصلاح کنند و هم برای دیگران تبیین کنند، آنوقت است که می شود آنها را پذیرفت و الا صرف اینکه سکوت کنند و به سکوتشان ادامه بدهند و بعد صرف اظهار مخالفت، کافی نیست. کسانی که در فتنه سهیم بودند و با حمایت یا با سکوت به کار آنان رضایت دادند، راه نجات شان تبرّی از جریان فتنه و آن رفتارهاست.

خطر منحصر به فتنه‌گران نیست؛ خطر انحراف هم بسیار مهم است

یک تعبیری را سران جریان فتنه یا ساکتین یا بعضی مطرودین اخیرا به کار می برند و می گویند همانطوری که یک جناح در قصه فتنه باید عذرخواهی کند، طیف دیگر هم باید در ماجرای انحراف عذرخواهی کند، این را چطور می بینید؟ این پروژه ابعاد و ماهیت اش چیست و چطور باید به این شبهه پاسخ داد؟

ظاهرا این سوال منحل به چند سوال می شود، ‌یکی اینکه آیا خطر فقط از ناحیه فتنه گران است یا خطر دیگری هم وجود دارد که خطر حلقه انحراف است؟ بله جواب این سوال مثبت است.‌ خطر هیچ وقت منحصر به آنها نیست و انحراف هم خطر بسیار مهمی است که نباید از آن غفلت کرد. منتها در ارزیابی خطر و موقعی که باید روی یک خطری تکیه شود و برجسته شود، شرایط فرق می کند...

بعضی تاکید دارند شما هم باید عذرخواهی کنید حتی در لفافه گاهی مخاطب سخنشان را مقام معظم رهبری قرار می دهند...

بله اگر مسئله این است که خطر دیگری هم هست حق دارید. اما اینکه آن خطر از ناحیه چه کسانی است و چه کسانی باید عذرخواهی کنند، خب ما بهترین راه برای اینکه حوادث جزئی را بتوانیم درک کنیم و صرفا به کلی گویی اکتفا نکنیم، مقایسه آن با حوادث صدر اسلام است. ما در صدر اسلام، خطر اولین فتنه در زمان امیرالمومنین سلام الله علیه را داشتیم که به وسیله چند صحابه بزرگ و همسر پیغمبر کلید خورد،‌ آیا می شود گفت که پیغمبر اشتباه کرد که اصلا این همسر را گرفت؟ یا طلاقش نداد یا اینکه طلحه و زبیر که از اصحاب پیغمبر بودند و آنقدر شخصیت برجسته سیاسی به شمار می رفتند که خلیفه دوم آنها را اعضای شورای شش نفره قرار داد که رأی آنها در تعیین خلیفه سوم نافذ بوده، اینها آدم های ساده ای نبودند، کسانی بودند که مقبولیت اجتماعی داشتد،‌ مردم نظر اینها را مهم می شمردند؛ و خود پیغمبر اکرم(ص) در مورد بعضی از اینها دعا کردند، شیعه و سنی نقل کرده اند که پیغمبر(ص) در مورد زبیر دعا فرمود، خب حالا باید بگوییم که پیغمبر باید عذرخواهی کند و بگوید که من اشتباه کردم به زبیر دعا کردم؟

امام هم از کسانی حمایت قاطع می کردند ولی بعدا با دستورشان بساط آنها را به هم زدند

برخی می خواهند از این رهگذر، بدنه حزب اللهی جامعه و نیروهای تاثیرگذار را به وادی پشیمانی بکشانند که چون شما به ما رأی ندادید، مسبب برخی از اتفاقاتی هستید که بعدا رخ داده. بنابر این باید از آن مسیری که در سوم تیر 84 انتخاب کردید، اظهار پشیمانی کنید.

ما معتقدیم که آدمی قابل تغییر است،‌ یک وقتی در مسیر خوبی حرکت می کند باید تاییدش کرد، یک وقت منحرف می شود باید به او تذکر داد، نصیحتش کرد. اگر لجبازی کرد باید با او مخالفت کرد. اگر انسان از کسی در یک زمانی حمایت کرد، معنایش این نیست که همیشه باید حمایت کند. ‌ما در زمان خود حضرت امام دیدیم که ایشان از کسانی حمایت قاطع می کردند ولی بعدا به دستور خود ایشان بساط آنها را به هم زدند. امام در ابتدای انقلاب از حزب جمهوری اسلامی حمایت می کردند، بعد خودشان دستور دادند که باید تعطیل شود. آیا امام باید عذرخواهی کند که حمایت کرده است؟

پس تحولاتی که پیدا می شود دلیل این نیست که از اول خراب بوده یا آن رفتاری که انجام گرفته نادرست بوده؛ این یک مسئله کلی است که اگر از فردی در یک زمانی انحرافی دیدیم این معنایش این نیست که از اول منحرف بوده یا اینکه در آن زمانی که انحرافی در او ظهور نداشته، کسانی که حمایت کردند اینها اشتباه کردند. پس قیاس این دو مطلب به هیچ وجه قیاس صحیحی نیست و از قیاسات شیطانی است.