در تحلیل فتنه 88، نکته اول، نگرشها و تحلیلهایی است که این حادثه بزرگ را از رقابتهای انتخاباتی یا از یک مناظره انتخاباتی متمایز میکند و در نتیجه درک کاملی از وقایع مهم تاریخی ارائه نمیدهد که این نوع تحلیل، ناشی از فقدان یک نگرش جامع و فلسفی- تاریخی است. ما باید جریان تاریخ را ببینیم تا بتوانیم تحلیل کنیم که انقلاب اسلامی چرا اتفاق افتاد و بر اساس آن، جایگاه این انتخابات را در روند انقلاب مشخص کنیم. عوامل پیدایش انقلاب اسلامی، فوق عوامل روانشناختی و جامعهشناختی است و تنها در یک نگرش فلسفی- تاریخی قابل تحلیل است.
نکته دوم، تحلیل این حادثه از زاویه فرهنگی است هر چند عوامل غیرفرهنگی هم در این حادثه حضور دارند. وقتی میگوییم اختلافات فرهنگی و شکافهای ایدئولوژیک به پیدایش این حادثه منتهی شد، به این معنی نیست که نقش عوامل دیگر را نادیده میگیریم، بلکه به این معنی است که هوای نفسها و فتنهگریهای اشخاص، گروهها و قدرتها نیز در این حادثه مؤثر بوده است که در این تحلیل به آنها نمیپردازیم.