مجموعه موشنگرافیکهای «دیوار کاغذی، کاری از «خانه طراحان انقلاب اسلامی»
مجموعه موشنگرافیکهای «دیوار کاغذی، کاری از «خانه طراحان انقلاب اسلامی»
سال ۹۲ و پس از ابلاغ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی در جلسهای که رهبر معظم انقلاب با سران سه قوه برگزار کردند، تأکید ویژه نمودند که تحقق یافتن اقتصاد مقاومتی نیازمند گفتمانسازی آن و تبدیل شدن به مطالبه عمومی مردم است. ایشان فرمودند: «باید محورهای اصلی این سیاستها با استدلال صحیح و منطقی برای مردم بیان شوند تا بهتدریج در بخشهای مختلف جامعه رسوخ پیدا کند و به یک مطالبه عمومی تبدیل شود... گفتمانسازی درخصوص اقتصاد مقاومتی و تبدیل آن به یک گفتمان عمومی، بسیاری از مشکلات را برطرف و کارها را تسهیل خواهد کرد.»
در نتیجه، اگر تحقق اقتصاد مقاومتی در صحنه واقعی را هدف اصلی بدانیم، باید اقتصاد مقاومتی به گفتمان غالب و مطالبه عمومی مردم تبدیل شود. پس سؤال دقیقتر در این زمینه میشود: چگونه اقتصاد مقاومتی به مطالبه عمومی مردم تبدیل شود؟
دکتر مسعود درخشان استادتمام دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی
سراب انتقال فناوری در قراردادهای جدید نفتی/ قرادادهای جدید؛ نقطه عطف در تضعیف شدید شرکت ملی نفت
دکتر مسعود درخشان، استاد دانشگاه، در سه گزارش تفصیلی به واکاوی قرادادهای جدید نفتی پرداخته که بخش سوم و آخر آن به نقصان های دیگر قرادادها پرداخته است.
دکتر مسعود درخشان استادتمام دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی
در بخش اول، به این نکته پرداختیم که قرارداد جدید نفتی، کاملاً مشابه قراردادهای امتیازی است که قبل از انقلاب اسلامی منعقد شده؛ در بخش دوم، به این سؤال میپردازیم که آیا در قراردادهای امتیازی قبل از انقلاب، اصول حاکمیت و مالکیت و نظارت بر مخازن نفتی کشور وجود نداشت؟
دکتر مسعود درخشان استادتمام دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی
چکیده و دستهبندی مطالب
این گزارش در سه بخش منتشر میشود. در بخش اول، به این نکته میپردازیم که قرارداد جدید نفتی، موسوم به IPC، علیرغم اینکه به لحاظ حقوقی از نوع خدماتی است اما به لحاظ طولانی بودن مدت قرارداد سهم قابلتوجهی از تولید میدان که نصیب شرکتهای نفتی خارجی میشود کاملاً مشابه قراردادهای امتیازی است که قبل از انقلاب اسلامی منعقد شده و لذا از این منظر، این قرارداد را میتوان بازگشتی به گذشته دانست. از سوی دیگر، به این نکته توجه شده است که نهضت ملی شدن نفت در زمان مصدق برای تغییر دادن رژیم حقوقی قراردادهای نفتی نبود بلکه میخواست دست شرکتهای نفتی خارجی را از میادین نفتی کشور کوتاه کند. کودتای 28 مرداد و سقوط دولت مصدق و ظهور کنسرسیوم، بار دیگر شرکتهای نفتی خارجی را بر مقدرات صنعت نفت کشور حاکم کرد تا آنکه انقلاب اسلامی به سلطه این شرکتها پایان داد. متأسفانه، قرارداد جدید نفتی مجدداً پای این شرکتهای نفتی را به صنعت نفت کشور باز میکند و اجازه میدهد این شرکتها با سوابق استعماری بتوانند بر مقدرات میادین موضوع قرارداد حاکم شوند. از اینرو، اگر این قرارداد جدید نفتی اجرایی شود تاریخ ما را محاکمه خواهد کرد که چرا بعد از 37 سال از انقلاب اسلامی متولیان صنعت نفت کشور با جذاب کردن هر چه بیشتر قراردادهای نفتی مجدداً این شرکتهای نفتی خارجی را به ایران دعوت کردند.